گاهی وقتا

گـاهٰـی وَقتـا ...

بـایَد یـه‍ نُقـطـه‍ بِـزاری ...

بٰاز شروع کُنٰی ...

بٰاز بِخَنـدی :)

بٰاز بِجَنـگٰی ...

بٰاز بیُفتـٰی مُحکَمتَر پـاشٰی ...

گٰاهـٰی یه‍ لَبخَنٰد ...

بٰه‍ هَمه‍ تَلخیٰـا بِـزَنٰـی :)

بِگی مِرسٰی کِه‍ یٰادَم دادیٰن ...

جُز خودَم کَسٰی به‍ دادَم نمیٰرسه‍ٖ ...
دیدگاه ها (۷)

ای کـــــــــــــاش ... فردا که از خواب بیدار میشویم ...ز...

گاهــی بـایــد تنهـایـی را ... بـا طـول وعـرض پـیـاده رو هـا...

فاصله ات را با آدمها حفظ کن ...برای شناختن آدمها ...اینقدر ع...

اَز آدمہا بگـ ـذر ...دلتـ ـ ـ را بـ ـزرگتـ ـر ڪـטּ ...ناراحت...

‌ سؤال: توی این سفر، چه لحظه‌ای بیشتر از همه با خودت گفتی: "...

شروع داستان فصل اول *تنهایی* تو دنیایی که زندگی میکردم کسی ج...

🙃بنده یادم نیست ولی خیلی سکه زدم به نام همسر عزیزکم و حتا حق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط