نمی دانم به استقبالت آمده ام یا قرار است بدرقه ات کنم ...
نمی دانم به استقبالت آمده ام یا قرار است بدرقه ات کنم ... هیچ وقت نفهمیدم که چرا باید منتظر چیزی باشم که بودن و نبودنش فرقی ندارد.
حالا به گلدان ها آب داده ام، چای دم کرده ام، و برایم فرقی ندارد چایم را تنها بنوشم یا منتظر صدای زنگ در باشم.
هنوز فرصت داری تا کنارم به یاد آن چیزی بیفتی که ترا از این همه تکرار جدا می کند.
باز هم صبر می کنم.... تو بی من تا ابد بی سرانجام می مانی... گلدان های کوچکم، به تو عادت دارند.
#نیلوفر_لاری_پور
پ.ن:
گران باش، بگذار تا بهایت را پرداخت کنند.
آدم ها.... چیزهای مفت را، ساده از دست می دهند.
#نیچه
حالا به گلدان ها آب داده ام، چای دم کرده ام، و برایم فرقی ندارد چایم را تنها بنوشم یا منتظر صدای زنگ در باشم.
هنوز فرصت داری تا کنارم به یاد آن چیزی بیفتی که ترا از این همه تکرار جدا می کند.
باز هم صبر می کنم.... تو بی من تا ابد بی سرانجام می مانی... گلدان های کوچکم، به تو عادت دارند.
#نیلوفر_لاری_پور
پ.ن:
گران باش، بگذار تا بهایت را پرداخت کنند.
آدم ها.... چیزهای مفت را، ساده از دست می دهند.
#نیچه
۷۲۹
۰۳ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.