خب من غذا درست میکنم
خب من غذا درست میکنم
#نه خیلی ممنون من خودم درست میکنم
×باشه عزیزم من میرم فعلا
#فعلا
رفتم آشپزخونه پاستا درست کردم
و به جین پیام دادم
#سلام
÷کارتو بگو
#غذا آمادست کی میای
÷تو بخور من شب میام
#باشه
گوشیرو گذاشتم کنار و غذامو خوردم
رفتم تو اتاق جای کیس مارکا رو با کرم پور کاور کردم و میکاپ کردم یه لباس پوشیدم و رفتم بیرون
ساعت ۱۰ شب از دید جین
رفتم خونه اما همه جاسکوت بود
رفتم چراغارو روشنکردم
ا.ت خونه نبود کجاستیعنی ساعت ۱۰
به گوشیش زنگ زدم جواب نداد
رو کاناپه نشستم .
ساعت ۱۲ شده کجاست این دختر
که در باز شد ا.ت اومد تو
÷کجا بودی
#به تو چه
بو الکی میداد خون جلو چشامو گرفته بود
÷هر زه
#هوی
نزاشتم حرف بزنه
مچ دستشو گرفتم و بردمش سمت اتاق
#آیی دستم جینن ولم کن
÷فکر کنم دیشب بهت خوش نگذشته
#تروخدا ولم کن.
پرتش کردم رو تخت کمربندمو در اوردم و دستاشو بستم به تاج تخت
#جین التماست میکنم
÷یا خفه میشی یا حامله
دیگه هیچی و نگفت
(۵۰ مین بعد از دید ا.ت )
ازم کشید بیرون به جون افتادم رو تخت رفت حموم همونجوری که دستام بسته بود
لبمو خیس کردم اما به خاطره زخمی که روش بود ناله ای کشیدم
جین از حموم اومد بیرون دستامو باز کرد
دستام کبود شده بود و کمرم همینطور(چون با شدت انداخته بودش روی تخت خورده بود به تاج تخت)
صورتم بخاطر سیلی های که زره بود کبود شده بود و لبام پاره شده بودن
÷الان مثل آدم بگو کجا بودی
از شدت ترس حتا نمیتونستم حرفبزنم و جونی هم برای به لب آوردن کلمه نداشتم
(ویو جین)
دیدم چقدر حالش بده خواستم برم بغلش کنم که تا دستمو بردم سمتش خودشو جمع کرد و از ترس لرزی کرد خدایا من چیکار کردم
کسی که قبلا مثل کف دستش بهم اعتماد داشت حالا ازم میترسه
(فلش بک ۸ سال پیش)
#تو این دنیا به کی اعتماد داری
÷برادرم تو چی
#معلومه تو
دخترک پیرد بغل جین و باهم خندیدن
(پایان فلش بک)
÷کاریت ندارم ا.ت
#ل.ل.لطفا برواون ور
رفتم رو کاناپه خوابیدم ا.تم خوابید
(صبح از دید ا.ت)
خواستم از جان پام که خیسی بین پاهام خس کردن زود رفتم حموم
دوش گرفتم و کارای لازم ر و انجام دادم
هنوز جین خواب بود رفتم پایین قرص
#نه خیلی ممنون من خودم درست میکنم
×باشه عزیزم من میرم فعلا
#فعلا
رفتم آشپزخونه پاستا درست کردم
و به جین پیام دادم
#سلام
÷کارتو بگو
#غذا آمادست کی میای
÷تو بخور من شب میام
#باشه
گوشیرو گذاشتم کنار و غذامو خوردم
رفتم تو اتاق جای کیس مارکا رو با کرم پور کاور کردم و میکاپ کردم یه لباس پوشیدم و رفتم بیرون
ساعت ۱۰ شب از دید جین
رفتم خونه اما همه جاسکوت بود
رفتم چراغارو روشنکردم
ا.ت خونه نبود کجاستیعنی ساعت ۱۰
به گوشیش زنگ زدم جواب نداد
رو کاناپه نشستم .
ساعت ۱۲ شده کجاست این دختر
که در باز شد ا.ت اومد تو
÷کجا بودی
#به تو چه
بو الکی میداد خون جلو چشامو گرفته بود
÷هر زه
#هوی
نزاشتم حرف بزنه
مچ دستشو گرفتم و بردمش سمت اتاق
#آیی دستم جینن ولم کن
÷فکر کنم دیشب بهت خوش نگذشته
#تروخدا ولم کن.
پرتش کردم رو تخت کمربندمو در اوردم و دستاشو بستم به تاج تخت
#جین التماست میکنم
÷یا خفه میشی یا حامله
دیگه هیچی و نگفت
(۵۰ مین بعد از دید ا.ت )
ازم کشید بیرون به جون افتادم رو تخت رفت حموم همونجوری که دستام بسته بود
لبمو خیس کردم اما به خاطره زخمی که روش بود ناله ای کشیدم
جین از حموم اومد بیرون دستامو باز کرد
دستام کبود شده بود و کمرم همینطور(چون با شدت انداخته بودش روی تخت خورده بود به تاج تخت)
صورتم بخاطر سیلی های که زره بود کبود شده بود و لبام پاره شده بودن
÷الان مثل آدم بگو کجا بودی
از شدت ترس حتا نمیتونستم حرفبزنم و جونی هم برای به لب آوردن کلمه نداشتم
(ویو جین)
دیدم چقدر حالش بده خواستم برم بغلش کنم که تا دستمو بردم سمتش خودشو جمع کرد و از ترس لرزی کرد خدایا من چیکار کردم
کسی که قبلا مثل کف دستش بهم اعتماد داشت حالا ازم میترسه
(فلش بک ۸ سال پیش)
#تو این دنیا به کی اعتماد داری
÷برادرم تو چی
#معلومه تو
دخترک پیرد بغل جین و باهم خندیدن
(پایان فلش بک)
÷کاریت ندارم ا.ت
#ل.ل.لطفا برواون ور
رفتم رو کاناپه خوابیدم ا.تم خوابید
(صبح از دید ا.ت)
خواستم از جان پام که خیسی بین پاهام خس کردن زود رفتم حموم
دوش گرفتم و کارای لازم ر و انجام دادم
هنوز جین خواب بود رفتم پایین قرص
۵.۸k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.