رو به زوال میرود این من

رو به زوال میرود این من
از حجمِ عظیمِ سنگینیِ بی روشنی
شب جایی که من زمین بودم
و ماه در آسمان نذاره گرِ من بود
چه شب ها که تاریکیم از خواب که نه
اما از نبودِ روشنایی از بیخوابی بود
همه خاموش اند و من همچنان
به امری که نمیدانم نامش را
چه بگذارم مبتلا هستم و راهِ
درمانش را نمی یابم راستی
شما شب را که میخوابید
با شب های من
که پر از بیخوابی ست
چه فرق دارد؟؟؟

#فاطمه_آشوب

دلم تنگ شد یهو .. :)
مخصوص من بود این ساعت برای پست کردن .. :)

پ.ن:هنوزم مشکل دارم تو انتخاب عکس برای پست کردن .. |:
دیدگاه ها (۱۵)

با همچین عکسی برگردیم .. D:‌‌آیا کسی ما را یادش هست؟؟ 😐

هعی باز اومدم اینجا و باز ندونستم چی بگممدتِ زمان نبودنم از ...

شآید از بیخوابیم اگر این روزها بخوام بگم راستش چیزی یادم نمی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط