ترسون و لرزون پا گذاشتم وسط زمینی که خیلی وقته واسه ش

ترسون و لرزون، پا‌ گذاشتم وسط ِ زمینی که خیلی وقته واسه شروع بازی منتظر منه.
دیدگاه ها (۱)

اون زمستانی که من منتطرشم اینجوریه،شما رو نمیدونم

‏یه زمانی‌ هر چی میگذشت ۱۸ سالمون نمیشد ولی الان داریم با سر...

و فهمیدم برای آدم‌های دوست داشتنیِ زندگیم، چقدر دوست نداشتنی...

من انجایی که باید گریه میکردم ، خندیدمو انجایی که باید میخند...

لطفا بازنشر کنین البته خیلی وقته دامادش شده، و شوهر منه😌✨🫠❤️...

خیلی وقته فعالیت نکردم توی این پیج و قراره فعالیت ها دوباره ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط