و فهمیدم برای آدمهای دوست داشتنی زندگیم چقدر دوست نداش

و فهمیدم برای آدم‌های دوست داشتنیِ زندگیم، چقدر دوست نداشتنی ام.
دیدگاه ها (۱)

ترسون و لرزون، پا‌ گذاشتم وسط ِ زمینی که خیلی وقته واسه شروع...

اون زمستانی که من منتطرشم اینجوریه،شما رو نمیدونم

من انجایی که باید گریه میکردم ، خندیدمو انجایی که باید میخند...

نمی‌شود با کسی که تو را فراموش کرده دوباره دوست شوی. تا آخر ...

ارسالی عشقموقتی اومدی توی زندگیم من فهمیدم دنیا چقدر میتونه ...

وقتی اومدی توی زندگیم من فهمیدم دنیا چقدر میتونه با تو قشنگ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط