My angel part

My angel (part7)


وارد اتاق شدی که با چان رو به رو شدی اما نه چانی که همیشه بود ، تغییر کرده بود اما دقیق نمیتونستی بگی چه تغییری .. انگار کمی عصبی بود ، قدم هاش رو به سمتت ورمی داشت و تو با هر قدم اون عقب تر میرفتی تا اینکه به دیوار برخورد کردی و بین دیوار و کریس گیر کردی ، اروم سرش رو توی گردنت فرو کرد و شروع به حرف زدن کرد …

_ نمیخام بزنم زیره قولم اما نمیتونم ا.ت فقط ازت میخام یکم دیگه پیشم بمونی ، قبول میکنی ؟

هر کلمه ای که از دهنتش خارج میشد به همراه نفس گرمش حرکت میکرد و روی گردنه حساست جای میگرفت و تحت تاثیر قرارت میداد طوری که حتی اگر هم میخاستی نمیتونستی مخالفت کنی ..
پس سرت رو به ارومی تکون دادی و رضایتت رو اعلام کردی ..

_ ممنونم کوچولو ، هرچیزی خواستی به خودم بگو برات فراهم میکنم هرچیزی
+ ب باشه
_ امشب هم ازت میخام همراهم بیای
+ کجا؟
_ رستوران ، اشپز ها برای دو روز رفتن مرخصی و برای شام قراره بریم بیرون
+ اوهوم ، میتونم برم ؟
_ انقدر پیشه من بودن برات عذاب اور و غیره قابل تحمله ؟
+ نه موضوع این نیست ، فقط نمیخام وقتت رو بگیرم
_ خیلی فرق کردی ا.ت تو واقعا همون دختر بلبل زبونه نترسی هستی که روز اول بدونه هیچ ترس و استرسی جوابمو میدادی ؟ چی باعث تغییرت شده ؟ چرا از من میترسی ؟ اتفاقی افتاده ؟

…….
دیدگاه ها (۵)

My angel (part 8 ) + م من هیچی از دیشب یادم نیست و وقتی صبح ...

درود زیباترین ها ، حالتون چطوره ؟ این پست رو به دلیل گذاشتم ...

My angel (part6)تا اینکه در به صدا در اومد .. کمی تعجب کردی ...

My angel (part5)نفهمیدی چیشد که مرد ازت جدا شد و با خوردن مش...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

love Between the Tides¹⁹(باید اعتماد میکردم یا نه) بعد از چن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط