p10

p10

ات
هنوزم قهرما...
ولی نه بخشیدمت جوجه کوچولوی بزرگ🐤

همه
😶

مهمانی شروع شدو کوک زیادی سوجو خورده بود و مست بود و داشت با ات حرف میزد که ات حواسش نبود و یهو جام(آبمیوه )🙃ریخت تبدیل به دعوا شد

کوک
این چه کاری بود کردی احمق( داد)

ات

بب.... بخش.. ید حو... ا. سم... نبود

دوست دختر نامجون

ات رو کنار کشید تا دعوا بخوابه و نامجون داشت کوک رو آروم میکرد

مایا دوست دختر نامجون

مایا
ات خوبی!؟

ات
نه دلم خیلی درد میکنه

مایا
چی! زودتر باید بریم دکتر بدو

ات
آخه...

مایا
آخه چیه پاشو ببینم

ات
باشه

مایا
خب صبر کن برم به کوک و نامی بگم و بیام

ات
نه به نامجون بگو ولی دلیلی نداره کوک بفهمه

مایا
ولی... خب اوکی هر جور میدونی

ات
به نامجون بگو بهش نگه

مایا
باشه

مایا دم در اتاق ی که نامجون و کوک توش بودن

مایا
نامجون میشه درو باز کنی

کوک
مایا ات کجاس( داد)

نامجون در اتاقو باز کردو مایا بهش گفت بعدم گفت بعد از دکتر با ات میرن خونه ی مایا

نامجون
فقط بیمارستان..... نرو

مایا
باشه نامی سویچ و بده

نامجون
بیا

مایا
خدافظ

نامجون
خدافظ




......................

سلام سلام 🌝
خوشگلای من مریض شدم نتونستم پارت بنویسم ببخشید دیر شد☺

مایل به حمایت¿

#اتحاد_آرمی_های_ایران
#بی_تی_اس
#آرمی
#فیک_بی_تی_اس
#فیک
#کره_جنوبی
#جونگ_کوک