از عاشقانه هایم
از عاشقانه هایم
چند دست شعرِ نگفته ماند
بیا یک بارِ دیگر
یکدیگر را ملاقات کنیم
من شعرهایم را میگویم
تو بعدش به زندگیت برگرد
این چنین نه من از عشق
چیزی یادم میماند
نه دیگر تویی هست تا بازهم
عاشق شوم و برایش شعر بسرایم
فقط یک بارِ دیگر برای آخرین بار ...
#فاطمه_آشوب
چند دست شعرِ نگفته ماند
بیا یک بارِ دیگر
یکدیگر را ملاقات کنیم
من شعرهایم را میگویم
تو بعدش به زندگیت برگرد
این چنین نه من از عشق
چیزی یادم میماند
نه دیگر تویی هست تا بازهم
عاشق شوم و برایش شعر بسرایم
فقط یک بارِ دیگر برای آخرین بار ...
#فاطمه_آشوب
۵۶۷
۱۲ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.