وقتی لیوان موردعلاقشون رو میشکونی
وقتی لیوان موردعلاقشون رو میشکونی
چان: ا.ت خوبی؟
+ببخشید
_اشکال نداره عشقم
لینو:*وقتی لیوان رو میشکونی میاد پیشت و سرت غر میزنه و توهم از ناراحتی سرتو میگیری پایین که دلش برات میسوزه بغلت میکنه و سرتو میبوسه*
چانگبین: یاخدا چی بود چیشد
+تروخدا عصبانی نشو ببخشید
_لیوانه دیگه بالاخره میشکنه چرا معذرت خواهی میکنی
هیونجین: یا حضرت اسکیز
+ببخشید عشقم
_اشکال نداره بیبی*بغلت میکنه*
هان: واییییی ا.ت خوبی
+چاگی لیوانت
_فداسرت عشقم
فلیکس: ا.ت دستت داره خون میاد
+اشکال نداره ولی لیوانت
_لیوان فداسرت بیا اینجا ببینم*دستت رو چسب زخم میبنده*
سونگمین: د
داشت ابمیوه میخورد که با شکستن لیوان پرید تو گلوش*
_شکوندیش
+ببخشید
_اشکال نداره تو خوبی
+اره خوبم
ای ان: چی بود؟
+ه...... هی....... هیچی
_*میاد جلو و دستت رو میگیره و نگاش میکنه که داره خون میاد و عصبانی نگاهت مرکنه و توهم دستت رو میکشی*
+الان دست من مهم نیست لی..
_یعنی میخوای بگی یه لیوان بی ارزش از تو که دستت داره خون میاد مهم تره
چان: ا.ت خوبی؟
+ببخشید
_اشکال نداره عشقم
لینو:*وقتی لیوان رو میشکونی میاد پیشت و سرت غر میزنه و توهم از ناراحتی سرتو میگیری پایین که دلش برات میسوزه بغلت میکنه و سرتو میبوسه*
چانگبین: یاخدا چی بود چیشد
+تروخدا عصبانی نشو ببخشید
_لیوانه دیگه بالاخره میشکنه چرا معذرت خواهی میکنی
هیونجین: یا حضرت اسکیز
+ببخشید عشقم
_اشکال نداره بیبی*بغلت میکنه*
هان: واییییی ا.ت خوبی
+چاگی لیوانت
_فداسرت عشقم
فلیکس: ا.ت دستت داره خون میاد
+اشکال نداره ولی لیوانت
_لیوان فداسرت بیا اینجا ببینم*دستت رو چسب زخم میبنده*
سونگمین: د
داشت ابمیوه میخورد که با شکستن لیوان پرید تو گلوش*
_شکوندیش
+ببخشید
_اشکال نداره تو خوبی
+اره خوبم
ای ان: چی بود؟
+ه...... هی....... هیچی
_*میاد جلو و دستت رو میگیره و نگاش میکنه که داره خون میاد و عصبانی نگاهت مرکنه و توهم دستت رو میکشی*
+الان دست من مهم نیست لی..
_یعنی میخوای بگی یه لیوان بی ارزش از تو که دستت داره خون میاد مهم تره
۹.۱k
۲۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.