دور نیستم
دور نیستم
همین جا پهلو گرفتم
بین دو انگشت توانای تو وقتی
مرا مینویسد
شعر میکند
معشوقه ی دفترت ،
قلمت و
اخمهایت
وقتی
قافیه ها جور نمیشوند
وقتی بازی میکنی
با اندام واژه هایم
دیدنی ست ...
عاشقت میشوم
خانه ات را سامان بده
شب دیر برنگرد
پیکر تراشیده عشقم
لابلای سطرهای دفتر لم داده
منتظر نوازش قلمت
میمانم
و تو وچشمانی که حریصانه
مرا واژه میکند
معشوقه توام
تو شاعر من
مرا بنویس شبیه تمام بودنم
از ذهن آزاده ات
بی حد و حصر
جغرافیای تنم ....
احساسم را ....
تمام که شدم
ببوس و آرام تاریخ بزن
من خواهم ماند
تا ابدیت
در تو
همین جا پهلو گرفتم
بین دو انگشت توانای تو وقتی
مرا مینویسد
شعر میکند
معشوقه ی دفترت ،
قلمت و
اخمهایت
وقتی
قافیه ها جور نمیشوند
وقتی بازی میکنی
با اندام واژه هایم
دیدنی ست ...
عاشقت میشوم
خانه ات را سامان بده
شب دیر برنگرد
پیکر تراشیده عشقم
لابلای سطرهای دفتر لم داده
منتظر نوازش قلمت
میمانم
و تو وچشمانی که حریصانه
مرا واژه میکند
معشوقه توام
تو شاعر من
مرا بنویس شبیه تمام بودنم
از ذهن آزاده ات
بی حد و حصر
جغرافیای تنم ....
احساسم را ....
تمام که شدم
ببوس و آرام تاریخ بزن
من خواهم ماند
تا ابدیت
در تو
۲.۲k
۱۹ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.