روزی از پیش شما خواهم رفت
روزی از پیش شما خواهم رفت
به جهانی همه سبز
پر از آواز قناری
سرمست
بر لبم شعر خدا
در دلم عشق به اندازه ی پرهای کبوترهایی
که به ایوان خدا نزدیک اند!
من رها خواهم شد
به درختان بلندی که تو را می بینند؛
آبی از چشمه ی احساس تو را خواهم داد.
به زمین خواهم گفت :
عشق یعنی نفسی بی تو مباشم هرگز!
نه زمین و نه دل خاکی و احساس پر از هیچ !
فقط یک نگاهی که بداند همه اندوه تو را !
عشق یعنی همه جا سبز
لب از عشق تو سرخ
و دلت گرم به اندیشه ی زیبای بهم پیوستن !
پای خود را آرام
روی شن های لب ساحل گرم
بکشم تا ببرد موج مرا تا فراسوی خیال !
باورت دارم من
و تو خود می دانی
آن شب از پشت همین مردم خاک ،
چه غریبانه نگاهم کردی
و مرا مست همان ناز نگاهت
بردی تا به سرمنزل عشقی که ندیدم جز تو!
من چه سبزم با تو
یاد تو می خزد آرام میان نفسم
قفسم باز به دنیای پر از زندگی ات
و من از هرچه به دور از تو
گریزانم و مست ،
پی احساس قشنگ تو دوان
می آیم !
"شاخه ی سبز درختی در دست"
به جهان باز سلامی بدهم
شاید ابن بار
کسی پشت در است
بشنود شعر پر از حس مرا !
و بگوید آرام
سبز چون برگ درخت
زندگی یعنی
عشق !
به جهانی همه سبز
پر از آواز قناری
سرمست
بر لبم شعر خدا
در دلم عشق به اندازه ی پرهای کبوترهایی
که به ایوان خدا نزدیک اند!
من رها خواهم شد
به درختان بلندی که تو را می بینند؛
آبی از چشمه ی احساس تو را خواهم داد.
به زمین خواهم گفت :
عشق یعنی نفسی بی تو مباشم هرگز!
نه زمین و نه دل خاکی و احساس پر از هیچ !
فقط یک نگاهی که بداند همه اندوه تو را !
عشق یعنی همه جا سبز
لب از عشق تو سرخ
و دلت گرم به اندیشه ی زیبای بهم پیوستن !
پای خود را آرام
روی شن های لب ساحل گرم
بکشم تا ببرد موج مرا تا فراسوی خیال !
باورت دارم من
و تو خود می دانی
آن شب از پشت همین مردم خاک ،
چه غریبانه نگاهم کردی
و مرا مست همان ناز نگاهت
بردی تا به سرمنزل عشقی که ندیدم جز تو!
من چه سبزم با تو
یاد تو می خزد آرام میان نفسم
قفسم باز به دنیای پر از زندگی ات
و من از هرچه به دور از تو
گریزانم و مست ،
پی احساس قشنگ تو دوان
می آیم !
"شاخه ی سبز درختی در دست"
به جهان باز سلامی بدهم
شاید ابن بار
کسی پشت در است
بشنود شعر پر از حس مرا !
و بگوید آرام
سبز چون برگ درخت
زندگی یعنی
عشق !
۵.۱k
۱۹ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.