تو ای ترانه من

تو ای ترانه من...
دست قافیه ات را بر چشمانم بگذار و
اندکی درنگ کن
آنگاه که پنجره قلبت باز شد
بگذار
حجمی از ترانه هایت روی صورت من وزن گیرد
تا که چشمانم شعر شوند و
دست هایت شاعر
دیدگاه ها (۱)

فقط چشم های تو مانده در یادم و صدایت در گوشم...بگو چگونه دیو...

-چشمات اذیتت نمیکنه؟+نه-ولی دندون های شیش و هفتت خرابن

کمی به من ‌فکر ‌کنبگذار دهانت طعمِ بوسه ‌بگیردو پیراهنت عطرم...

دلنشین ! ... ای غم دلواپسی ات بر کمرممن از آنی که تو پنداشته...

وقتی تو هستیبهانه ای برای دلتنگی نیستطعم عشق همانند طعم لبان...

چادر مشکیِ مادرها تنها پناهی‌ست که وقتی از عالم و آدم بُریدی...

زندگی از چشمهای روشنت آغاز شدآفتابِ دلبری هایت غلط انداز شدش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط