آقای دکتر اگر با دیگرانش بود میلیپس واسه چی اونجوری زل

آقای #دکتر اگر با دیگرانش بود میلی،پس واسه چی اونجوری زل میزد تو چشای ما!؟
شمام معتقدی مارو دوست نداشت؟
ولی ما میگیم داشت.مگه آدم میتونه تو چشای یه نفر نگا کنه بعد حرارتی که از چشاش میزنه بیرون رو حاشا کنه!؟حرف نمیزد آقای دکتر ولی گر گرفته بودیم از نگاش.
نه اون حرفی میزد،نه ما چیزی میگفتیم ولی تا دلت بخواد با چشامون حرف زدیم باهم.هیچ وقت تو زندگیمون به پلک زدن کسی دقت نکرده بودیم ولی اون هر یه باری که پلک میزد دلمون میخواست همون یه ثانیه هم با سرعت نور بگذره که به اشارات نظرمون ادامه بدیم..
چشاش مثه این ماشینای تایپ بود که تند تند مینوشت.مام تند تند جوابشو میدادیم.
آقای دکتر تا تو موقعیتش قرار نگیری متوجه نمیشی ما چی میگیم
الان اون نور رو بگیر تو چشای ما ببین چند تا غزل براش نوشتیم که منتظریم نگامون کنه یه بار دیگه.
فقط یه بار دیگه. #استوری #story
دیدگاه ها (۱)

ما تموم نمیشیم. ما توی قصه های هم کش میایم و وقتی بارون میبا...

+ ببین اگه همه، همه دنیا هم تو رو بخوان من حالشونو می فهمم.....

جان و دِل با اوست؛هر جا می‌رود .... #رهی_معیری #story #استور...

🇬 🇧 Learning to walk away from people who hurt you, judge yo...

حس های ممنوعه🍷🥂۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط