عکاس رال باز من

عکاس رال باز من
P3
_اسمتون چیه؟

×اسم کیم تهیونگ

_من هم ات هستم پارک ات خوشبختم

×خوشبختم

_همینطور
بدنم داغ شده بود هیچی حالیم نبود پاشدم کمی قدم زدم بلکه از داغی بدنم کاسته شه که تهیونگ پشت سرم ظاهر شد

×خیلی گرمه نه؟

_با یه دست داشتم خودم رو باد میزدم و چشام رو بسته بودم که کار احمقانه ای نکنم
گفتم
_پیش از چیزی که فکرش روبکنی آقای کیم


ادامه پارت قبلی
دیدگاه ها (۲)

عکاس رال باز من P4_من باید برم با اجازه به سرعت از اتاق خارج...

عکاس رال باز من P5بعد چند مین رسیدیم از ماشین پیاده شدم و دس...

عکاس رال باز من P3ویوات صبح شده با سر درد وجیعی از خواب بلند...

عکاس رال باز من P2از بغل والتر بیرون آمدم و فین فین کردم جمی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط