عکاس رال باز من

عکاس رال باز من
P4

_من باید برم با اجازه
به سرعت از اتاق خارج شدم قبل از اینکه کار احمقانه ای بکنم ولی از پشت کسی مچ دستم رو گرفت

×چرا فرار میکنی ات من چند سال ایش هیچی ( از حرفش پشیمون میشه که بگه)

_همون لحظه ل/ب ام رو بی اختیار روی
ل/ب*ش گذاشتم که هیچی حالیم نبود که یهو تهیونگ پس زدم و فرار کردم
به سمت بیرون رفتم کفش هام رو در آوردم
پاهای برهنه رو مهمون زمین سرد کردم اینکار باعث شد مستی از سرم بپره و شروع کردم حرف زدن با خودم نمیدونستم مقصدم کجاست فقط تا میتونستم به خودم بد و بیرا گفتم

_دختره احمق چرا بوسیدش اصن تو مگه میشناختیش خدا بگم چیکارت نکنه
اصن شهر به این بزرگی قرار نیست ببینمش

با این خیال که قرار نیست هیچوقت ببینمش خودم رو راضی کردم با چشام بهم زدن دیدم که رسیدم خونه لباس هام رو در آوردم و وارد حموم شد زیر پاهام سنگ خورده های کوچیکی وجود داشت که باعث میشد حرکت کردن برام سخت بشه سنگ خورده ها رو از پاهام در آوردم و یه دوش گرفتم از حموم در آمدم که جیمز بهم زنگ زد با همون حوله ای که تنم بود جوابش رو دادم

_داداشم فدات شم یه روز بهم مرخصی دادی دیگه ولم کن ترو جان جدت


+ات دستم به دامن نداشت پاشو حاضر شو میام دنبالت عکاسی کع قرار بود بیاد تصادف کرده و کسی هم جایگزین ندارم


_غمت نباشه خودم هستم بیا دنبالم حاظر میشم
با تمام خستگی که بدنم رو به درد آورده بود حاظر شدم امشب قرار بود یکی از افراد ميليارد کره توی پیست ما با ماشین جدیدی که وارد کرده مسابقه‌ بده و منم باید توی ماشین میشستم و از داخل ماشین فیلمبرداری و عکاسی میکردم
همه مردم درمورد خشن و بی احساس بودند اون مرد حرف میزنن میگن که توی همه چی بینظیره
افکار مزاحم رو پروندم و یه کت و شلوار بنفش پوشیدم و یه جفت اسپورت بنفش برای راحتی بیشتر پوشیدم موهام رو خشک کردم و بالای سرم بستم و با زدن یه بالم لب به کارم پایان بخشیدم وسایل دوربین رو برداشتم و بند دوربین رو دور گردنم انداختم و از خونه خارج شدم با دیدن جیمز به سرعت توی ماشین نسشتم


بچه ها اصلا حمایت نمیکنید من به چه امیدی براتون بنویسم بزارم خوب
دیدگاه ها (۲)

عکاس رال باز من P5بعد چند مین رسیدیم از ماشین پیاده شدم و دس...

عکاس رال باز من P6 دستی که روشونم نسشت از خاطرات بیرون آمدم ...

عکاس رال باز من P3_اسمتون چیه؟ ×اسم کیم تهیونگ _من هم ات هست...

عکاس رال باز من P3ویوات صبح شده با سر درد وجیعی از خواب بلند...

نفرین شیرین. پارت 1

آیدل خلافکار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط