P40
(دستشو میزاره روی کمر ا/ت و با اون یکی دستش دست ا/ت میگیره ا/تم دستشو میزاره روی شونه تهیونگ شروع میکنن به رقص تهیونگ شروع میکنه به صحبت کردن)
تهیونگ:خیلی خوشگل
ا/ت:مرسی اما من همیشه خوشگلم
تهیونگ:اونکه صد در صد اما امشب بیشتر
ا/ت:چشم حسودا ازم کور اما اینم میدونم😂
تهیونگ:یا درس عین ادم تشکر کن یه بار دیگه میگم خیلی خوشگل شدی
ا/ت:(داره میخنده)
تهیونگ:به چی میخندی
ا/ت:هیچی هیچی چی گفتی
تهیونگ:گفتم خیلی خوشگل شدی خیلی خیلی
ا/ت:ممنون شماهم خوشتیپ شدید
تهیونگ: اخیش عین ادم حواب دادی بالاخره
ا/ت:الان داری میگی من ادم نیستم
تهیونگ:نه من جسارت همچین کاری رو ندارم بانو
ا/ت:خیلی حرف میزنی هم تعریف کردی هم بد گفتی
تهیونگ:اخه جای تعجب داره که یه بار درست حسابی تشکر کردی
ا/ت:من همینجوریم نیازی به تایید تو نیست
تهیونگ:باشه ببخشید🥺
ا/ت:کیوت خر اینطوری نگاه نکن
تهیونگ:چرا،چرا اینطوری نگاه نکنم
ا/ت:همینطوری
تهیونگ:راستشو بگو نکنه توعم عاشقمی
ا/ت:نخیر اصلا اینطوری نیست
تهیونگ:باش خودت میدونی
(اهنگ تموم میشه ا/ت از تهیونگ جدا میشه میره میشینه سر جاش)
پرش زمانی
(تقریبا وسطای جشن بود که ا/ت میبینه تهیونگ با یه دختری گرم گرفته)
ا/ت ویو:
بعله اینجوریاس تهیونگ واقعی خودشو نشون داد،صبر کن ببینم من چرا دارم حسودی میکنم،نه اصلا اینکه حسودی نیست نگرانی
پایان ا/ت ویو
(یه پیش خدمت از جلوش رد میشه تو دستش سینه نوشیدنی هست که به ا/ت تعارف میکنه اولش نمیخواد برداره اما یه نگاه به تهیونگ میکنه و برمیداره،رفته رفته مست تر میشه تا اینکه جشن تموم میشه)
پرش زمانی فردا صبح
ا/ت ویو:
سرم درد میکرد چشمامو باز کردم دیدم سرم روی سینه یکیه با خودم فکر کردم شاید دارم خواب میبینم سرمو بلند کردم قیافه تهیونگ و دیدم ازش فاصله گرفتم چشمامو بهم فشار دادم تهیونگم بیدار شد یکم بیشتر دقت کردم دیدم یه تیشرت بزرگ تنمه تهیونگم بالاتنش لخته
پایان ا/ت ویو
تهیونگ:صبح بخیر
ا/ت:چه غلطی کردی باهام
تهیونگ:جان
ا/ت:جان زهر مار فقط اون چیزی که تو ذهنمه که نیست نه
تهیونگ:بنظرت الان تو این وضعیت ما میتونیم چیکار کنیم
ا/ت:تو به چه حقی به من دست زدی
تهیونگ:هع تازه میگه به چه حقی
(ا/ت تو یه حرکت میره روی تهیونگ شونه هاشو میگیره)
ا/ت:ببین منو هرچی من میگم تکرار نکن بگو چه گوهی خوردی
(تهیونگ یه پوزخند میزنه،با همون پوزخندش ادامه میده)
تهیونگ:چرا سعی میکنی ازم فرار کنی وقتی که دوسم داری
ا/ت:چیییی
تهیونگ:اره تازه مدرکم دارم
ا/ت:چه مدرکی کو نشونم بده
تهیونگ:باشه به یه شرط
ا/ت:چه شرطی
تهیونگ:اول از روم پاشو
(ا/ت از روی تهیونگ پا میشه و تهیونگ خیلی ریلکس به تاج تخت تکیه میده و گوشیش رو باز میکنه میره تو صدا های ذخیره شده یه صدا رو...
تهیونگ:خیلی خوشگل
ا/ت:مرسی اما من همیشه خوشگلم
تهیونگ:اونکه صد در صد اما امشب بیشتر
ا/ت:چشم حسودا ازم کور اما اینم میدونم😂
تهیونگ:یا درس عین ادم تشکر کن یه بار دیگه میگم خیلی خوشگل شدی
ا/ت:(داره میخنده)
تهیونگ:به چی میخندی
ا/ت:هیچی هیچی چی گفتی
تهیونگ:گفتم خیلی خوشگل شدی خیلی خیلی
ا/ت:ممنون شماهم خوشتیپ شدید
تهیونگ: اخیش عین ادم حواب دادی بالاخره
ا/ت:الان داری میگی من ادم نیستم
تهیونگ:نه من جسارت همچین کاری رو ندارم بانو
ا/ت:خیلی حرف میزنی هم تعریف کردی هم بد گفتی
تهیونگ:اخه جای تعجب داره که یه بار درست حسابی تشکر کردی
ا/ت:من همینجوریم نیازی به تایید تو نیست
تهیونگ:باشه ببخشید🥺
ا/ت:کیوت خر اینطوری نگاه نکن
تهیونگ:چرا،چرا اینطوری نگاه نکنم
ا/ت:همینطوری
تهیونگ:راستشو بگو نکنه توعم عاشقمی
ا/ت:نخیر اصلا اینطوری نیست
تهیونگ:باش خودت میدونی
(اهنگ تموم میشه ا/ت از تهیونگ جدا میشه میره میشینه سر جاش)
پرش زمانی
(تقریبا وسطای جشن بود که ا/ت میبینه تهیونگ با یه دختری گرم گرفته)
ا/ت ویو:
بعله اینجوریاس تهیونگ واقعی خودشو نشون داد،صبر کن ببینم من چرا دارم حسودی میکنم،نه اصلا اینکه حسودی نیست نگرانی
پایان ا/ت ویو
(یه پیش خدمت از جلوش رد میشه تو دستش سینه نوشیدنی هست که به ا/ت تعارف میکنه اولش نمیخواد برداره اما یه نگاه به تهیونگ میکنه و برمیداره،رفته رفته مست تر میشه تا اینکه جشن تموم میشه)
پرش زمانی فردا صبح
ا/ت ویو:
سرم درد میکرد چشمامو باز کردم دیدم سرم روی سینه یکیه با خودم فکر کردم شاید دارم خواب میبینم سرمو بلند کردم قیافه تهیونگ و دیدم ازش فاصله گرفتم چشمامو بهم فشار دادم تهیونگم بیدار شد یکم بیشتر دقت کردم دیدم یه تیشرت بزرگ تنمه تهیونگم بالاتنش لخته
پایان ا/ت ویو
تهیونگ:صبح بخیر
ا/ت:چه غلطی کردی باهام
تهیونگ:جان
ا/ت:جان زهر مار فقط اون چیزی که تو ذهنمه که نیست نه
تهیونگ:بنظرت الان تو این وضعیت ما میتونیم چیکار کنیم
ا/ت:تو به چه حقی به من دست زدی
تهیونگ:هع تازه میگه به چه حقی
(ا/ت تو یه حرکت میره روی تهیونگ شونه هاشو میگیره)
ا/ت:ببین منو هرچی من میگم تکرار نکن بگو چه گوهی خوردی
(تهیونگ یه پوزخند میزنه،با همون پوزخندش ادامه میده)
تهیونگ:چرا سعی میکنی ازم فرار کنی وقتی که دوسم داری
ا/ت:چیییی
تهیونگ:اره تازه مدرکم دارم
ا/ت:چه مدرکی کو نشونم بده
تهیونگ:باشه به یه شرط
ا/ت:چه شرطی
تهیونگ:اول از روم پاشو
(ا/ت از روی تهیونگ پا میشه و تهیونگ خیلی ریلکس به تاج تخت تکیه میده و گوشیش رو باز میکنه میره تو صدا های ذخیره شده یه صدا رو...
۱۱۴.۱k
۱۲ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.