پارت ۶۶

☆ یه روزی شاید دوباره همو ببینید
+ هیونگ لطفاااااا یه کاری بکن من میخوام برم پیش یونگ لطفا کمکم کن
☆ هر کمکی از دستم بربیاد دریغ نمیکنم
+ مرسی
بلند شدم و اشکام و پاک کردم و یکی دیگه از نگهبانا رو صدا کردم
] بله سرورم
+ راهنمایشون کن اتاقشون حتما خستن هرچیم نیاز داشتن براشون فراهم کن
] چشم سرورم
بعد از هوسوک جین از ژاپن و یه وزیر هم از چین اومد
= جیمینا میتونم بیام داخل
+ بفرما داخل
جین هیونگ اومد نشست روبه روم
+ چیزی شده ؟ چیزی لازم داری ؟
= نه همچی کامله فقط قبل اومدن اینجا توی چین یه دیدار کوتاه با یونگی داشتم اون این نامه رو داد بهم و گفت به خودت بدم
+ مرسی
= راستی یونگی گفت خیلی زیاد دوست داره
فقط یه لبخند زدم و همراهیش کردم تا دم در
+ سانگ ایشون و تا اقامتگاهشون همراهی کن
& چشم سرورم
بعد از رفتن جین هیونگ رفتم داخل تا نامه یونگی بخونم ولی وقتی نامه رو باز کردم هیچی داخلش نبود فقط نوشته بود 《شب همونجایی که اولین بار همو دیدیم باش 》
یعنی میخواست بیاد اونجا ؟ باید خودم تنهایی برم ولی سانگ و چیکار می‌کردم از اقامتگاهم اومدم بیرون
+ میخوام کمی قدم بزنم لطفا دنبالم نیاید
سانگم که با جین مشغول بود پس بهترین فرصت بود که از قصر برم بیرون کل راه و به شوق دیدن یونگ دوییدم که کنار ساحل یکی رو دیدم و اشکام روی صورتم ریخت

خب خب بچه ها پارت بعد طولانی و همینطور بسیار سوپرایز کنندس جوری که خودم هنوز سرش پشمام ریخته 😅😅
دیدگاه ها (۱)

پارت ۶۷

پارت ۶۸

پارت ۶۵

پارت ۶۴

پارت ۸۵

پارت ۲۶جین: به یونگ هو زنگ بزن ازش حرف بکش جیمین: باشه ویو ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط