من گرفتار شبم

من گرفتار شبم
در پی ماه آمده ام
سیب را دست تو دیدم به گناه آمده ام

شب و گیسوی تو
تا باز به هم پیوستند
من به شبگردی این شهر سیاه آمده ام
دیدگاه ها (۱)

چشمانت آخرین چیزے است ڪه از میراث عشق به جا مانده ‌استدوستت ...

مرا ببخشکه در تنهایی .برایت شعر می نویسم. ولی حیف که کنارم...

سقف عاشقانه هایمچه زیبا فرو می ریزنددر دنج ترین جایِ دنیابهش...

بوسه های نابَت را ...حواله‌یِ لبهایم کن...از همان هایی که طع...

شروع میشه باز یه روز تازهسیاهی شب رنگ میبازه*********اما تار...

بعضی از خواب دیدن ها نشونه ای برا آدمه...من چند ماه پیش یعنی...

✨#ساعت_عاشقیباز دوباره شب جمعه شد و باز بی قرار یار، باز لحظ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط