دراولین مسابقه که مربیگری میکردم

دراولین مسابقه که مربیگری میکردم ،
دعا کردم و از خدا خواستم که برنده بشویم ،
اما نبردیم
فهمیدم تیم مقابلم هم خدا دارد
پس، از آن به بعد، تلاش کردم.

👤 الکس فرگوسن
دیدگاه ها (۲)

خیال می‌کنینهنگ‌ها نمی‌دانند...آمدن به ساحل یعنی مرگ؟!خیال م...

عاشق دختری نشوید که ساده و خوش خنده است ،لجباز است ،که شیطنت...

‍ بندۀ من سلام...!دلم برای تو تنگ شده...دیروقتی ست نیامده ای...

😂 😀 😄 😃

عشق چیز خوبیه پارت ۱۱که یهو پدر لوسیفر اومد و تفنگ رو سمت من...

𝐌𝐲 𝐝𝐚𝐝𝐝𝐲 🍷پارت : ۷ویو ا.ترفتیم سمت کیسه بوکسا دستکشای بوکسو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط