ابراهیم اصغرزاده در همان روزهای نخست پس از ترور، در این ب
ابراهیم اصغرزاده در همان روزهای نخست پس از ترور، در این باره گفت: "این نوار به جز سندیت امنیتی و اطلاعاتی، سندیت سیاسی هم دارد و نشانگر آن است که یک تفکر خشن، زمینه ساز این قبیل تهاجمات به ملت است. ما در یک موقعیت جدی برای تسویه حساب قطعی با خشونت و تفکر خشونت هستیم." و امّا احمد حکیمی پور، به اندازه ابراهیم اصغرزاده برای جعبه سیاه ترور، اهمیت اطلاعاتی و امنیتی قائل نبود، بلکه اساساً آن را فقط برای بررسی بخش فرهنگی و تبلیغی خشونت گرایان مفید میدانست! او نیز در مصاحبه با روزنامه صبح امروز گفت: "آن نوار بیشتر از این جهت مهم است که تفکری را که پشت جریان خشونت است، نشان میدهد. ما دنبال این نیستیم که چه کسی این نوار را پر کرده است! چون کسانی که آن را پر کرده اند، در این حادثه خاص دخیل نبودهاند. منتها از این نوار میتوان بخش فرهنگی خشونت را شناسایی کرد که اینها با چه استدلالهایی با مخالفین خود مبارزه میکنند و خون آنها را حلال میکنند! ما دنبال این هستیم که آن بخش فرهنگی و تبلیغی خشونت گرایان را از این نوار بررسی کنیم." (صبح امروز:3 اردیبهشت 79)
البته احمد حکیمی پور پیش از این در مصاحبه دیگری گفته بود: "این نوار روز بعد از ترور حجاریان (!) در اختیار ما قرار گرفت. ما نیز بلافاصله آن را در اختیار مقامات مسئول قرار دادیم. کسانی که این نوار را پر کردند، بلافاصله دستگیر شدند و هیچ ارتباطی با تیم ترور نداشتند." (روزنامه فتح: 9 فروردین 79)
پخش خبر "نوار تهدید" و یا "جعبه سیاه" ترور، به طور ناخواسته تبدیل به یک معضل شد! احمد حکیمی پور ادعا میکرد که نوار یک روز پس از ترور در اختیار شورا قرار گرفته، امّا عابدینی و اصغرزاده، دو عضو دیگر شورا معتقد بودند که نوار بیست روز پیش از ترور در اختیار شورا قرار گرفته است. (صبح امروز: 25 اسفند 79)
البته این قول درست بود چرا که تهیه کننده نوار پس از آزادی از زندان ادعا کرد که چند ماه قبل از ترور، نوار را به حجاریان تحویل داده و در زمان تحویل نوار، آقایان حکیمی پور و اصغرزاده حضور داشتند!
پس از درگیری لفظی برخی از اعضا درباره انتشار این نوار و تحویل آن به مطبوعات، جلسه غیر علنی تشکیل شد، امّا این نوار، هرگز در اختیار خبرنگاران قرار نگرفت! یک عضو مؤثر شورای شهر که سوابق فعالیتهای متعدد سیاسی دارد، برای به فراموشی سپردن این نوار به خبرنگاران گفت: "کاری که در شورای شهر انجام شد، یک عمل اشتباه بود. زیرا انتشار این نوار که از مغز علیل عده ای خودسر و قانون شکن تراوش کرده است، برخلاف مصالح عمومی و ملی است! چرا که در این نوار، فرد تهدید کننده، خودش را منتسب به جاهایی کرده است که برای ما ثابت شده این انتسابات صحیح نیست و اینها قصد تعریض به مقدسات جامعه ما را داشته اند و لذا نبایستی حرفهای این نوار به عنوان مستند مورد عمل قرار گیرد." (رسالت: 24 فروردین 79)
جعبه سیاه به سخن آمد و ماهیت خاتمی و دوستانش را نشان داد
البته رئیس وقت شورای اول شهر تهران و برخی از اعضای مؤثر آن، چند روز پس از ترور حجاریان در مصاحبه های مختلف اعلام کرده بودند که "چنانچه پیگیری قضیه توسط مسئولان امنیتی به درازا کشیده شود، محتوای این نوار و شیوه به دست آوردن آن را به اطلاع عموم خواهیم رساند." با وجود این تأکیدات، هرگز نحوه تهیه نوار علنی نشد تا اینکه رضا احمدی - جوان 21 ساله و تهیه کننده نوار - پس از 100 روز از زندان آزاد شد و ابهامات بسیاری را برطرف کرد.
وی در مصاحبه با خبرنگار روزنامه رسالت گفت: "به منظور کمک گرفتن برای هیأت مذهبی با آقای طباطبایی عضو شورای شهر در نماز جمعه صحبت کردم و او من را به آقای حجاریان معرفی کرد. من نه عضو انصار حزب اللَّه بوده و نه هستم و اولین باری بود که حجاریان را از نزدیک میدیدم. او در جلسه اول خیلی از من استقبال کرد و گفت: شنیدهام عضو انصار حزب اللَّه هستی، امّا خوشحالم که شما مثل آنها نیستی و حرفهایت را میزنی!
در آن جلسه من هم انتقادات خودم را از روزنامه صبح امروز به او گفتم، در رابطه با اهانت به ائمه و ... او به من خندید و پاسخی نداد و گفت این اندیشه ماست و شما باید اندیشه را با اندیشه جواب بدهید. جلسه بعد هم در شورای شهر بود که چون هماهنگ کرده بود، بیشتر مرا تحویل گرفتند و در همین جلسه بود که آقای حجاریان بحث نوار را مطرح کرد و گفت: شما هر چه اندیشه دارید، بر روی نوار بگوئید.
پایان قسمت سوم
البته احمد حکیمی پور پیش از این در مصاحبه دیگری گفته بود: "این نوار روز بعد از ترور حجاریان (!) در اختیار ما قرار گرفت. ما نیز بلافاصله آن را در اختیار مقامات مسئول قرار دادیم. کسانی که این نوار را پر کردند، بلافاصله دستگیر شدند و هیچ ارتباطی با تیم ترور نداشتند." (روزنامه فتح: 9 فروردین 79)
پخش خبر "نوار تهدید" و یا "جعبه سیاه" ترور، به طور ناخواسته تبدیل به یک معضل شد! احمد حکیمی پور ادعا میکرد که نوار یک روز پس از ترور در اختیار شورا قرار گرفته، امّا عابدینی و اصغرزاده، دو عضو دیگر شورا معتقد بودند که نوار بیست روز پیش از ترور در اختیار شورا قرار گرفته است. (صبح امروز: 25 اسفند 79)
البته این قول درست بود چرا که تهیه کننده نوار پس از آزادی از زندان ادعا کرد که چند ماه قبل از ترور، نوار را به حجاریان تحویل داده و در زمان تحویل نوار، آقایان حکیمی پور و اصغرزاده حضور داشتند!
پس از درگیری لفظی برخی از اعضا درباره انتشار این نوار و تحویل آن به مطبوعات، جلسه غیر علنی تشکیل شد، امّا این نوار، هرگز در اختیار خبرنگاران قرار نگرفت! یک عضو مؤثر شورای شهر که سوابق فعالیتهای متعدد سیاسی دارد، برای به فراموشی سپردن این نوار به خبرنگاران گفت: "کاری که در شورای شهر انجام شد، یک عمل اشتباه بود. زیرا انتشار این نوار که از مغز علیل عده ای خودسر و قانون شکن تراوش کرده است، برخلاف مصالح عمومی و ملی است! چرا که در این نوار، فرد تهدید کننده، خودش را منتسب به جاهایی کرده است که برای ما ثابت شده این انتسابات صحیح نیست و اینها قصد تعریض به مقدسات جامعه ما را داشته اند و لذا نبایستی حرفهای این نوار به عنوان مستند مورد عمل قرار گیرد." (رسالت: 24 فروردین 79)
جعبه سیاه به سخن آمد و ماهیت خاتمی و دوستانش را نشان داد
البته رئیس وقت شورای اول شهر تهران و برخی از اعضای مؤثر آن، چند روز پس از ترور حجاریان در مصاحبه های مختلف اعلام کرده بودند که "چنانچه پیگیری قضیه توسط مسئولان امنیتی به درازا کشیده شود، محتوای این نوار و شیوه به دست آوردن آن را به اطلاع عموم خواهیم رساند." با وجود این تأکیدات، هرگز نحوه تهیه نوار علنی نشد تا اینکه رضا احمدی - جوان 21 ساله و تهیه کننده نوار - پس از 100 روز از زندان آزاد شد و ابهامات بسیاری را برطرف کرد.
وی در مصاحبه با خبرنگار روزنامه رسالت گفت: "به منظور کمک گرفتن برای هیأت مذهبی با آقای طباطبایی عضو شورای شهر در نماز جمعه صحبت کردم و او من را به آقای حجاریان معرفی کرد. من نه عضو انصار حزب اللَّه بوده و نه هستم و اولین باری بود که حجاریان را از نزدیک میدیدم. او در جلسه اول خیلی از من استقبال کرد و گفت: شنیدهام عضو انصار حزب اللَّه هستی، امّا خوشحالم که شما مثل آنها نیستی و حرفهایت را میزنی!
در آن جلسه من هم انتقادات خودم را از روزنامه صبح امروز به او گفتم، در رابطه با اهانت به ائمه و ... او به من خندید و پاسخی نداد و گفت این اندیشه ماست و شما باید اندیشه را با اندیشه جواب بدهید. جلسه بعد هم در شورای شهر بود که چون هماهنگ کرده بود، بیشتر مرا تحویل گرفتند و در همین جلسه بود که آقای حجاریان بحث نوار را مطرح کرد و گفت: شما هر چه اندیشه دارید، بر روی نوار بگوئید.
پایان قسمت سوم
۱.۵k
۲۴ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.