نواری که دور انداخته شد تا تیتر یک روزنامه ها شود!
نواری که دور انداخته شد تا تیتر یک روزنامه ها شود!
احمدی میگوید که حجاریان در جلسه سوم گفت: حرفهای من را هم در نوار بگو، حرفهای خودت را هم بزن، حجاریان به من گفت: درنوار من را تهدید کن. به او گفتم آیا مشکلی برای من پیش نمی آید؟ او گفت: نه باقیش بامن، البته ممکن است انصار حزب اللَّه تورا باتیر بزنند، ولی (اداره) اطلاعات و ... با من. آقای سعید حجاریان به من گفت: در نوار خودت را معرفی کن و بگو عضو انصار حزب اللَّه هستم و روی این موضوع تأکید زیادی داشت.
حجاریان گفت: بگو فدایی ولایت فقیه هستم، من را هم محکوم کن وبه موضوع فشار از پائین، چانه زنی دربالا وفتح سنگر به سنگر حمله کن. وقتی من را تهدید میکنی، به حالت جدی حرف بزن وتهدید کن و بگو می کشمت وخانه و زندگی ات را آتش میزنیم.
حتی گفت: در نوارِ تهدید به نهضت آزادی، عبداللَّه نوری، مهاجرانی وآقای خاتمی هم توهین کن وبگو خاتمی آمده باجامعه مدنی ختم انقلاب را اعلام کند. حجاریان گفت: در داخل نوار از سعید امامی به عنوان شهید سعید امامی یاد کن. او در آخر جلسه سوم به من گفت: من به شما از نظر مالی و کاری کمک میکنم، اگر بخواهی به هیأت شما کمک میکنیم، اگر نخواستی به خودت کمک میکنیم که خانه خودتان را بسازید. با شهرداری منطقه هم هماهنگ میکنم. حجاریان به من گفت: تو نسبت به سایر بچههای انصار خیلی آرام هستی، اگر می توانی بچههای انصار را بیاور اینجا با هم صحبت کنیم!
نوار را او ساخت، من فقط یک گوینده بودم و نمیدانستم او چه سوء استفادهای از آن میکند. نوار را پر کردم و بردم به حجاریان دادم. او هم گفت: کار بزرگی کردی، امیدوارم بتوانیم مشکلات! شما را حل کنیم. وقتی نوار را دو دستی به حجاریان دادم (چند ماه قبل از ترور او) آقایان اصغرزاده و حکیمی پور نیز شاهد بودند." (رسالت: 12 تیر 79)
روزنامه رسالت پس از انتشار این مصاحبه مهم نوشت: "بر این اساس، معلوم نیست آیا قاضی رازقندی تاکنون به احضار حجاریان و اخذ توضیحات وی اقدام کرده است یا نه. به نظر میرسد پرونده رضا احمدی و تهدید حجاریان در چارچوب پرونده نوارسازان قابل پیگیری است. باید مشخص شود چرا و چه کسانی با سوء استفاده از سادگی جوانی 21 ساله، نوار تهدیدی تهیه و سپس با فراهم ساختن شرایط جنگ روانی، از آن بهره برداری سیاسی کرده و با تمسک به آن به تشویش افکار عمومی دست زدند. امیدواریم قاضی پرونده بی هیچ ملاحظه و مصلحت اندیشی، به واقعیت دست یافته و با عوامل و یا عاملین برخورد قانونی نماید."
یک روز پس از نشر این سخنان، تنها پاسخی که روزنامه رسالت دریافت کرد، نامه ای بدون امضا و در سربرگ شورای شهر تهران بود که از طرف سعید حجاریان در آن نوشته شده بود: "رسالت، نشر اکاذیب میکند." شورای شهر در حالی این چهار کلمه را از طرف حجاریان در 13 تیر ماه به عنوان پاسخ ارسال کرد که روزنامه بهار در همان روز، مصاحبه مفصلی را به نقل از سعید حجاریان در خصوص ادعای دیروز روزنامه رسالت به چاپ رساند!
روزنامه بهار در این مصاحبه ادعا کرد که وی گفته است: "نوار بدون استفاده از آن به چه درد میخورد... لابد بعد هم میخواهند بگویند تروریستها از خود من دستور گرفتهاند." (روزنامه بهار: 13 تیر 79)
در همان ایام، حجاریان که نایب رئیس شورای اول شهر تهران بود در مورد آشنایی خود با احمدی گفت: "آقای علیزاده روزی فردی را به من معرفی کرد و گفت او از این بچه هایی است که تجمعهای دانشجویی را به هم میریزند و میخواهد با تو صحبت کند. کمی نصیحتش کردم و به او گفتم به جای اینکه کارهای فیزیکی بکند، برود کار فرهنگی کند.
روزی احمدی به من گفت که دوستان من تو را محاکمه کرده اند و نواری به من داد که جریان محاکمه در آن ضبط شده بود. احمدی به من گفت که ظاهراً پسر عمویش از اینهاست و این نوار با صدای اوست. نوار را که گوش کردم، متوجه شدم همان حرفهای معمول است که جریان خشونت طلب در روزنامه ها و مجله هایشان علیه من گفته و نوشته بودند. نوار بی ارزشی بود، به آن اعتنایی نکردم و آن را در گوشه کشوی میزم انداختم و به آقای اصغرزاده که در همان اتاق همکارم بود، گفتم که چنین نواری موجود است! پس از واقعه ترور، چون دنبال سرنخ می گشتند، کشوی مرا باز کردند و نوار را درآوردند. در آن زمان من در حالت اغما بودم که این وقایع پیش آمد و احمدی را دستگیر کردند. من فکر میکنم این نوار ربطی به تروریستها ندارد."
حجاریان به جای پاسخ به سئوالات مطرح شده درخصوص سخنان احمدی، اظهار داشت: "چه ثمری برای من داشت که به یک بچه بگویم این حرفها را بزن و بعد آنرا دور بیندازم."
ظاهرا سطل آشغالی که حجاریان نوار را در آن انداخت، همان روزنامه هایی بودند که موضوع این نوار را تیتر یک کردند.
پایان قسمت چهارم
اتمام کل قضیه #سع
احمدی میگوید که حجاریان در جلسه سوم گفت: حرفهای من را هم در نوار بگو، حرفهای خودت را هم بزن، حجاریان به من گفت: درنوار من را تهدید کن. به او گفتم آیا مشکلی برای من پیش نمی آید؟ او گفت: نه باقیش بامن، البته ممکن است انصار حزب اللَّه تورا باتیر بزنند، ولی (اداره) اطلاعات و ... با من. آقای سعید حجاریان به من گفت: در نوار خودت را معرفی کن و بگو عضو انصار حزب اللَّه هستم و روی این موضوع تأکید زیادی داشت.
حجاریان گفت: بگو فدایی ولایت فقیه هستم، من را هم محکوم کن وبه موضوع فشار از پائین، چانه زنی دربالا وفتح سنگر به سنگر حمله کن. وقتی من را تهدید میکنی، به حالت جدی حرف بزن وتهدید کن و بگو می کشمت وخانه و زندگی ات را آتش میزنیم.
حتی گفت: در نوارِ تهدید به نهضت آزادی، عبداللَّه نوری، مهاجرانی وآقای خاتمی هم توهین کن وبگو خاتمی آمده باجامعه مدنی ختم انقلاب را اعلام کند. حجاریان گفت: در داخل نوار از سعید امامی به عنوان شهید سعید امامی یاد کن. او در آخر جلسه سوم به من گفت: من به شما از نظر مالی و کاری کمک میکنم، اگر بخواهی به هیأت شما کمک میکنیم، اگر نخواستی به خودت کمک میکنیم که خانه خودتان را بسازید. با شهرداری منطقه هم هماهنگ میکنم. حجاریان به من گفت: تو نسبت به سایر بچههای انصار خیلی آرام هستی، اگر می توانی بچههای انصار را بیاور اینجا با هم صحبت کنیم!
نوار را او ساخت، من فقط یک گوینده بودم و نمیدانستم او چه سوء استفادهای از آن میکند. نوار را پر کردم و بردم به حجاریان دادم. او هم گفت: کار بزرگی کردی، امیدوارم بتوانیم مشکلات! شما را حل کنیم. وقتی نوار را دو دستی به حجاریان دادم (چند ماه قبل از ترور او) آقایان اصغرزاده و حکیمی پور نیز شاهد بودند." (رسالت: 12 تیر 79)
روزنامه رسالت پس از انتشار این مصاحبه مهم نوشت: "بر این اساس، معلوم نیست آیا قاضی رازقندی تاکنون به احضار حجاریان و اخذ توضیحات وی اقدام کرده است یا نه. به نظر میرسد پرونده رضا احمدی و تهدید حجاریان در چارچوب پرونده نوارسازان قابل پیگیری است. باید مشخص شود چرا و چه کسانی با سوء استفاده از سادگی جوانی 21 ساله، نوار تهدیدی تهیه و سپس با فراهم ساختن شرایط جنگ روانی، از آن بهره برداری سیاسی کرده و با تمسک به آن به تشویش افکار عمومی دست زدند. امیدواریم قاضی پرونده بی هیچ ملاحظه و مصلحت اندیشی، به واقعیت دست یافته و با عوامل و یا عاملین برخورد قانونی نماید."
یک روز پس از نشر این سخنان، تنها پاسخی که روزنامه رسالت دریافت کرد، نامه ای بدون امضا و در سربرگ شورای شهر تهران بود که از طرف سعید حجاریان در آن نوشته شده بود: "رسالت، نشر اکاذیب میکند." شورای شهر در حالی این چهار کلمه را از طرف حجاریان در 13 تیر ماه به عنوان پاسخ ارسال کرد که روزنامه بهار در همان روز، مصاحبه مفصلی را به نقل از سعید حجاریان در خصوص ادعای دیروز روزنامه رسالت به چاپ رساند!
روزنامه بهار در این مصاحبه ادعا کرد که وی گفته است: "نوار بدون استفاده از آن به چه درد میخورد... لابد بعد هم میخواهند بگویند تروریستها از خود من دستور گرفتهاند." (روزنامه بهار: 13 تیر 79)
در همان ایام، حجاریان که نایب رئیس شورای اول شهر تهران بود در مورد آشنایی خود با احمدی گفت: "آقای علیزاده روزی فردی را به من معرفی کرد و گفت او از این بچه هایی است که تجمعهای دانشجویی را به هم میریزند و میخواهد با تو صحبت کند. کمی نصیحتش کردم و به او گفتم به جای اینکه کارهای فیزیکی بکند، برود کار فرهنگی کند.
روزی احمدی به من گفت که دوستان من تو را محاکمه کرده اند و نواری به من داد که جریان محاکمه در آن ضبط شده بود. احمدی به من گفت که ظاهراً پسر عمویش از اینهاست و این نوار با صدای اوست. نوار را که گوش کردم، متوجه شدم همان حرفهای معمول است که جریان خشونت طلب در روزنامه ها و مجله هایشان علیه من گفته و نوشته بودند. نوار بی ارزشی بود، به آن اعتنایی نکردم و آن را در گوشه کشوی میزم انداختم و به آقای اصغرزاده که در همان اتاق همکارم بود، گفتم که چنین نواری موجود است! پس از واقعه ترور، چون دنبال سرنخ می گشتند، کشوی مرا باز کردند و نوار را درآوردند. در آن زمان من در حالت اغما بودم که این وقایع پیش آمد و احمدی را دستگیر کردند. من فکر میکنم این نوار ربطی به تروریستها ندارد."
حجاریان به جای پاسخ به سئوالات مطرح شده درخصوص سخنان احمدی، اظهار داشت: "چه ثمری برای من داشت که به یک بچه بگویم این حرفها را بزن و بعد آنرا دور بیندازم."
ظاهرا سطل آشغالی که حجاریان نوار را در آن انداخت، همان روزنامه هایی بودند که موضوع این نوار را تیتر یک کردند.
پایان قسمت چهارم
اتمام کل قضیه #سع
۳.۴k
۲۴ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.