My daddy Ⓟ⁵⁴
My daddy Ⓟ⁵⁴
یونا:اره من بزور بوشیدمش
ات:گوه خوردی (عربده)
یونا:به توچه اصلا شوهر منه
جیمین:ببند دهنتو بعدا برات دارم
عشقم بیا بریم بالا
میرن بالا تو اتاق
جیمین:بیبی موچی میخوای بری حموم گشنت نیست میخای بگم اجوما غذا مورد علاقتو درست کنه
ات:نمی خواد قربون صدقه ام بری اشتهام کور شد بعد دیدن اون اتفاق
جیمین:هششش بیب بیا بخوابیم فردا روز عروسی مونه قرار مال من شی
همو بغل میکنن میخوابن
صبح
ویو جیمین
صبح از خواب پاشدم تمام کارو انجام داده بودم برای عروسی رفتم به اجوما گفتم صبحونه رو اماده کنه وقت ارایشگاهم گرفته بودم رفتم ات رو هم بیدار کنم
جیمین:عشقم
ات:هممم
جیمین:عشقم پاشو صبح شده باید بریم ارایشگاه
ات:باشه
دست صورتشو میشوره صبحونه میخوره میرن اریشگاه تموم میشه ارایشش بعد جیمین میاد دنبال ات بعد میرن تالار(نمی دونم چرا خندم گرفت یاد ایرانیا افتادم 🗿😂😂)
میرن داخل سالن همه دست جیغ هورا میکشن عاقد میاد خطبه عقد میخونه نوبت کادوها میرسه یونا یهو سر میرسه
یونا:خب خب قبل از اینکه بقیه کادو هاشون بدن من اول کادومو میدم (میاد جلو)
جیمین:یونا برو گمشو
یونا:چرا عشقم میخوام کادومو بدم به هو خونه ام کادو بدم
یهو قیچیو در میاره قسمتی از لباس ات رو پاره میکنه
ات:هعععع😳اشغال این چه کاری بود با لباس عروسیم کردی بیشوررررر
یونا:حقت بود
جیمین:مینسوک یونا رو ببر خونه
یونا عزیزم منو تو بالاخره بهم میرسیم برو برو
ات:چرا انقد خون سرد بودی
جیمین:بیبی گرل بین این همه ادم که نمیشه یه نفرو تیک پاره کرد (سرواران عزیزی که در اعمال خاک سپاری یاری دادن 🔪😂)
مامان جیمین میاد کادوشو میده یه گردنبند گوشواره بود
+:دخترم به پای هم پیر شین لباستو الان میگم یکی دیگه بیارن برات
ات:مرسی مامان جون (به جیمین سکه میده مامان جیمین ات همو بغل میکنن)
تهیونگ میاد
تهیونگ:زن داداش عروسیت مبارک به پای هم پیر شین یه گردنبند میده(همو بغل میکنن رگ غیرت جیمین میزنه بیرون دست تهیونگ سفت میگیره میاره سمت خودش)
جیمین:به چه حقی زن منو بغل کردی
تهیونگ:خب حالا دستمو ول کن دردم گرفت
جیمین:کادو من کو
تهیونگ:چانگ مرد دیگه کادوت
جیمین:چانگ مگه کادو
مثل این میمونه به جنازش پاپیون ببندی بیاری بدی من بگی کادوت
تهیونگ:خب حالا
با یونا چیکار میکنی جیمین لطفا اروم باش
جیمین:ببند دهنتو اون گورشو کنده
بعد از کادو دادن شام خوردم همه رفتن خونشون مامان جیمین بابای جیمین مامان یونا رفتن خونه های خودشون ات جیمین رفتن خونه
جیمین:عشقم تو برو تو اتاق منتظر من باش هر صدایی شنیدی بیرون نمیای
ات:باشه
وبله جیمین میره تو اتاق یونا کمربندو(اینجا یونا اتاقش عوض شده رفته توی یه اتاق کوچیک جیمین ات هم رفتن اون اتاق بزرگه) درمیاره مثل سگ یونارو میزنه بعد به نگهبان میگه شلغش بزنه بعد بیرون تو سرما نگهش داره جیمین الان میاد داخل اتاق مشترک خودشو ات
ات:جیمین میشه کمکم کنی لباسمو در بیارم
جیمین:چرا که نه
ات:تو چرا موهات بهم ریخته چشاتم قرمزه
جیمین:یونا یکم کتک خورده بخاطر همین
ات:اوو ازش متنفرم نگا رید تو لباس عروسیم
جیمین:برگرد
جیمین زیپ لباس ات رو باز میکنه گردن ات رو میبوسه از پشت
جیمین:بیب می دونی که عروسو دوماد شب عروسی چیکار میکنن(با صدای خمار)
ات:آآآ اره می دونم
جیمین:خب ل. خ. ت شو
ات:یکمی زود نیست
جیمین:نچ
جیمین شروع میکنه........
شرط پارت بعد:
۲۷لایک۳۰کامنت
یونا:اره من بزور بوشیدمش
ات:گوه خوردی (عربده)
یونا:به توچه اصلا شوهر منه
جیمین:ببند دهنتو بعدا برات دارم
عشقم بیا بریم بالا
میرن بالا تو اتاق
جیمین:بیبی موچی میخوای بری حموم گشنت نیست میخای بگم اجوما غذا مورد علاقتو درست کنه
ات:نمی خواد قربون صدقه ام بری اشتهام کور شد بعد دیدن اون اتفاق
جیمین:هششش بیب بیا بخوابیم فردا روز عروسی مونه قرار مال من شی
همو بغل میکنن میخوابن
صبح
ویو جیمین
صبح از خواب پاشدم تمام کارو انجام داده بودم برای عروسی رفتم به اجوما گفتم صبحونه رو اماده کنه وقت ارایشگاهم گرفته بودم رفتم ات رو هم بیدار کنم
جیمین:عشقم
ات:هممم
جیمین:عشقم پاشو صبح شده باید بریم ارایشگاه
ات:باشه
دست صورتشو میشوره صبحونه میخوره میرن اریشگاه تموم میشه ارایشش بعد جیمین میاد دنبال ات بعد میرن تالار(نمی دونم چرا خندم گرفت یاد ایرانیا افتادم 🗿😂😂)
میرن داخل سالن همه دست جیغ هورا میکشن عاقد میاد خطبه عقد میخونه نوبت کادوها میرسه یونا یهو سر میرسه
یونا:خب خب قبل از اینکه بقیه کادو هاشون بدن من اول کادومو میدم (میاد جلو)
جیمین:یونا برو گمشو
یونا:چرا عشقم میخوام کادومو بدم به هو خونه ام کادو بدم
یهو قیچیو در میاره قسمتی از لباس ات رو پاره میکنه
ات:هعععع😳اشغال این چه کاری بود با لباس عروسیم کردی بیشوررررر
یونا:حقت بود
جیمین:مینسوک یونا رو ببر خونه
یونا عزیزم منو تو بالاخره بهم میرسیم برو برو
ات:چرا انقد خون سرد بودی
جیمین:بیبی گرل بین این همه ادم که نمیشه یه نفرو تیک پاره کرد (سرواران عزیزی که در اعمال خاک سپاری یاری دادن 🔪😂)
مامان جیمین میاد کادوشو میده یه گردنبند گوشواره بود
+:دخترم به پای هم پیر شین لباستو الان میگم یکی دیگه بیارن برات
ات:مرسی مامان جون (به جیمین سکه میده مامان جیمین ات همو بغل میکنن)
تهیونگ میاد
تهیونگ:زن داداش عروسیت مبارک به پای هم پیر شین یه گردنبند میده(همو بغل میکنن رگ غیرت جیمین میزنه بیرون دست تهیونگ سفت میگیره میاره سمت خودش)
جیمین:به چه حقی زن منو بغل کردی
تهیونگ:خب حالا دستمو ول کن دردم گرفت
جیمین:کادو من کو
تهیونگ:چانگ مرد دیگه کادوت
جیمین:چانگ مگه کادو
مثل این میمونه به جنازش پاپیون ببندی بیاری بدی من بگی کادوت
تهیونگ:خب حالا
با یونا چیکار میکنی جیمین لطفا اروم باش
جیمین:ببند دهنتو اون گورشو کنده
بعد از کادو دادن شام خوردم همه رفتن خونشون مامان جیمین بابای جیمین مامان یونا رفتن خونه های خودشون ات جیمین رفتن خونه
جیمین:عشقم تو برو تو اتاق منتظر من باش هر صدایی شنیدی بیرون نمیای
ات:باشه
وبله جیمین میره تو اتاق یونا کمربندو(اینجا یونا اتاقش عوض شده رفته توی یه اتاق کوچیک جیمین ات هم رفتن اون اتاق بزرگه) درمیاره مثل سگ یونارو میزنه بعد به نگهبان میگه شلغش بزنه بعد بیرون تو سرما نگهش داره جیمین الان میاد داخل اتاق مشترک خودشو ات
ات:جیمین میشه کمکم کنی لباسمو در بیارم
جیمین:چرا که نه
ات:تو چرا موهات بهم ریخته چشاتم قرمزه
جیمین:یونا یکم کتک خورده بخاطر همین
ات:اوو ازش متنفرم نگا رید تو لباس عروسیم
جیمین:برگرد
جیمین زیپ لباس ات رو باز میکنه گردن ات رو میبوسه از پشت
جیمین:بیب می دونی که عروسو دوماد شب عروسی چیکار میکنن(با صدای خمار)
ات:آآآ اره می دونم
جیمین:خب ل. خ. ت شو
ات:یکمی زود نیست
جیمین:نچ
جیمین شروع میکنه........
شرط پارت بعد:
۲۷لایک۳۰کامنت
۴۵.۷k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.