کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود، ثروتمندی مغروری به او رسید و با تکبر گفت: بکار، که از تو کاشتن است و از ما خوردن! کشاورز نگاه معنا داری ب او انداخت و گفت: دارم یونجه میکارم!!!
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.