z

✼ℳѦℜzɪεĦ✼:
رفتم یوگا اسم بنویسم، لامصـــب دو به شک بودم حوصلم میشه برم یا نه!!!!
.🤔
.
.
.
.
.
..
.
که یارو گفت میای کلاس یه تشک و یه بالشم باید بیاری!
فهمیدم همون ورزشیه که یه عمر دنبالش بودم!



🐣 @mah
دیدگاه ها (۲)

6:من دلم می‌خواهد یک زن باشم… یک زن آزاد… یک زن آزادهمن متول...

:پاییز بزرگوار با خودت چند چندی؟! 😐 یه لحظه عصر یخبندان یه ل...

✼ℳѦℜzɪεĦ✼:‏انقدر دست و پام خواب میره که اون دنیا بخوان علیهم...

✼ℳѦℜzɪεĦ✼:به مامانم گفتم:دیشب خواب دیدم چندتا گرگ دارن تیکه ...

و اینکه جونکوک بغلت کرد و و خوابیدین(منتظر چی بودین ها🤨) دوب...

پارت ۱۰ فیک دور اما آشنا

ازدواج از روی اجبار۲ ادامه پارت۱۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط