خوناشامکوچولو

#خوناشام_کوچولو
پارت 47
ویو لیا
با حرفی که زد به طور کلی شک شدم اون الان گفت دوسم داره یا توهم زدم
=چی گفتی
~هیچی
=ن وایسا الان گفتی دوسم داری
~اره دوست دارم خیلیم دوست دارم و نمیخوام از دستت بد(حرفش تموم نشده بود که لیا با شتاب بغلش کرد)
=نترس چون منم دوست دارم
با این حرفم صدای جیغ ا. ت بلند شد و بقیه هم با لبخند بهمون نگاه میکردن
~بلخره مال خودم شدی
=من خیلی وقته مال توم
~اجازه هست (میخواد ببو.ستش)
=از الان من مال توم معلومه که هست
و همو بو. سیدیم
٪ هعی سینگلی
، منم زن میخوام
•اخی چه گوگولی
"تهیونگ تو الان دوماد منی ها حواست باشع
=+•✓~٪*، خنده
*این بچه هم بزرگ شد
+بلخره واقعنی بابام شدی جیغ
_هیونگ و لیا مبارکه
~بریم یه دور بزنیم
+بریم کوکی بریم
_بریم
•" *٪، ماهم پاییم
=پس بریم اماده شیم
ویو ا. ت اون رو همه جا رفتیم خیلی حوش گذشت دقیقا مثل روزی که منو کوک شروع با قرار گذاشتن کردیم بعد کلی سختی روز های خوب برگشتن خوشحالم
ویو ته ته
بلخره گفتم گفتم و از دستش ندادم بلخره فهمید
ویو کوک
امید وارم هر روز مثل امروز با خوشی بگذره

چند ماه بعد
ویو کوک
این چند ماه احساست مون قوی تر شده و به کمپانی هم گفتیم هم من هم تهیونگ هیونگ اولش کمپانی گیر داد ولی وقتی دید چقد جدیم قبول کردن
امروز من و تهیونگ هیونگ قراره.....
شرط =7 تا لایک ❤و 7تا کامنت🗨
دیدگاه ها (۱۱)

#خوناشام_کوچولو پارت 48ویو کوکامروز ما کنسرت داریم و لیا و ...

#خوناشام_کوچولو ادامه پارت 48+(سری به نشونه تایید تکون داد) ...

#خوناشام_کوچولو پارت 46با حس اینکه مو هام داره نوازش میشه چش...

دوباره وایب ی از خوناشام کوچولو 🧛🏻‍♀️🩸

فیک به من نگاه آن اسممو صدا کن پارت (۷)

توضیح فیک ازدواج اجباری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط