راستش به من گفت که شوهرش یه زن دیگرو دوست داره میخوان جدا شن ...

۲۷

👩🏼‍⚕️: راستش به من گفت که شوهرش یه زن دیگرو دوست داره میخوان جدا شن ازهم و شوهرش با اون دختره ازدواج کنه و گفت این بچه اتفاقی بوده میخواد اینکارو کنه و شوهرش نمیدونه
سونهو: شوهرش دوستمه دروغ میگه اینا واقعا عاشق همن ببین خانم دکتر تروخدا زندگی این دوتا رو خراب نکن
👩🏼‍⚕️: به من ربطی نداره ولی تمام تلاش خودم رو میکنم
سونهو: خیلی ممنون ببخشید مزاحم شدم بفرمایید خوشبگذره
👩🏼‍⚕️: ممنون
یونگی بهم زنگ زد
سونهو: الو حوصله حرف زدن ندارم بیا بیمارستان باهم حرف بزنیم
برگشتم پایین
سونهو: خانم منشی امروز مرخصی گرفتم میتونید تشریف ببرید
منشی: باشه چشم خیلی ممنون
رفتم داخل اتاق منتظر بودم یونگی بیاد

چند دقیقه بعد
تق تق تق
سونهو: بیا
یونگی: سلام
سونهو: سلام
یونگی: خواستم بگم زنگ بزن به یومی ببینم ا/ت پیششه اخه چند روز رفته هیچ خبری ازش ندارم مامانش هم زنگ زد گفت ا/ت رو نیست
سونهو: بیا بشین کارت دارم ا/ت رو ول کن زندست
یونگی: تو از کجا میدونی
سونهو: بشین میگم قبلش یه سوال مگه تو بخاطر انتقام با ا/ت ازدواج نکردی؟
یونگی: درسته
سونهو: نمیخوای انتقامتو بگیری؟
یونگی: انتقام از باباش میگیرم نه خودش راستش منم عاشقش شدم نمیتونم بهش اسیبی بزنم پس ازش جدا میشم ولی از باباش نمیگذرم.
سونهو: میخواید جدا شید
یونگی: اره
سونهو: پس راست میگفت
یونگی: چی؟ کی؟
سونهو: ا/ت
یونگی: اینجا بود؟
سونهو: نه میشه جدا نشید؟
یونگی: نه
سونهو: دوسش داری چرا میخوای جدا شی
یونگی: نمیتونم خون پدرو مادرم رو فدای عشقم کنم
سونهو: من نمیگم انتقامتو نگیر میگم با ا/ت باش
یونگی: او حاضره با کسی که میخواد از پدرش انتقام بگیره زندگی کنه؟
سونهو: اگه مجبور باشه اره
یونگی: ولی من مجبورش نمیکنم
سونهو: تورو نمیگم بخاطر یکی دیگه میگم بخاطر بچه میگم
یونگی:چی؟ شوخی میکنی؟ کی میخواد بچه دار شه منو ا/ت...
سونهو: دهنتو ببند ا/ت حاملس
یونگی: شوخی نکن
سونهو:...
یونگی: شوخی میکنی دیگه
سونهو:....
یونگی: حرف بزن(با داد)
سونهو: داد نزن اینجا بیمارستان
یونگی: ببخشید حالا واقعا ا/ت بچه داره
سونهو: اره بچه داره هفته پیش فهمید و الان فکر نابود کردن بچه تو سرشه میفهمی؟
یونگی: چی؟
سونهو: او فقط بچه ا/ت نیست بچه توهم هست هردوتان باید براش تصمیم بگرید توهم نمیتونی ساکت باشی و ا/ت اینکارو کنه
یونگی: باید چیکار کنم؟
سونهو: میری با ا/ت زندگی میکنی و بچتو بزرگ میکنی مگه عاشق ا/ت هم نیستی چرا به دروغ گفتی دختر دیگه ای رو دوست داری
یونگی:فک نمیکردم از بچه دار شدنم اینقدر ناراحت عصبانی باشم یعنی چی؟
سونهو: همین که شنیدی بیا یه لیوان اب بخور
یونگی: ممنون میرم دیگه
سونهو: مراقب خودت باش اون بچهست و تو پدرشی فهمیدی؟

#فیک
دیدگاه ها (۱۱)

۲۸

۲۹

۲۶

۲۵

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

وقتی حامله بودی ولی بچه رو بدون اجازه شون سقط میکنی(درخواستی...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط