عشق کاری
عشق کاری
سون هی:خب باشه(با خجالت)
ویو کوک:
اومد جلو نشت در رو بست و کمربندشو میخواست ببنده
هنوز نبسته بود میخواستم یکمی اذیتش کنم ببینم چی میگه گاز دادم و ماشین خیلی سرعتی حرکت میکرد
ویو سون هی:
داشتم کمربندمو می بستم که پاشو گذاشت روی گاز و ماشین داشت با سرعت حرکت می کرد
منم که به این چیزا فوبیا داشتم
+از ارتفاع بیشتر از ۲متر
+از تاریکی
+از سرعت زیاد
یه جیغ بلند کشیدم
سون هی: ت...تو رو خدا آروم....آروم تر برو(ترس، استرس،لکنت زبان)
هرچی بهش میگفتم آروم برو گوش نمیکرد و به کار خودش ادامه میداد
ببخشید کم شد 💜 🩵
شرایط پارت بعدی
۱۰لایک
سون هی:خب باشه(با خجالت)
ویو کوک:
اومد جلو نشت در رو بست و کمربندشو میخواست ببنده
هنوز نبسته بود میخواستم یکمی اذیتش کنم ببینم چی میگه گاز دادم و ماشین خیلی سرعتی حرکت میکرد
ویو سون هی:
داشتم کمربندمو می بستم که پاشو گذاشت روی گاز و ماشین داشت با سرعت حرکت می کرد
منم که به این چیزا فوبیا داشتم
+از ارتفاع بیشتر از ۲متر
+از تاریکی
+از سرعت زیاد
یه جیغ بلند کشیدم
سون هی: ت...تو رو خدا آروم....آروم تر برو(ترس، استرس،لکنت زبان)
هرچی بهش میگفتم آروم برو گوش نمیکرد و به کار خودش ادامه میداد
ببخشید کم شد 💜 🩵
شرایط پارت بعدی
۱۰لایک
۴.۸k
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.