مرور می کنم امروز تورا و بار دگر
مرور می کنم امروز تورا و بار دگر
عجیب در دهنم عطر شعر می پیچد
هزار واژه دلتنگ می چکد از من
سکوت بر تن هر سطر شعر می پیچد
چقدر درد کشیدم برای آمدنت
دویدم و نرسیدم ،کسی نمی دانست
که در غرور نسنجیده ات فلج شده ام
تو قد کشیدی و من در مسیر باور تو
همیشه خشت کج هر بنای کج شده ام
سرم به واسطه ی عشق،بر سر دار است
تنم ،کنیز خود آزار و مست هلهله ها
پس از شکستن و پاشیدنم به من گفتی
عبور می کند از این خرابه قافله ها
خرابه ای شدم اما هنوز می پیچی
شبیه رایحه ی ناب شعر در دهنم
تو شعر می شوی و آن کسی که عمرش را
به پای قافیه های سیاه ریخت ،،منم
عجیب در دهنم عطر شعر می پیچد
هزار واژه دلتنگ می چکد از من
سکوت بر تن هر سطر شعر می پیچد
چقدر درد کشیدم برای آمدنت
دویدم و نرسیدم ،کسی نمی دانست
که در غرور نسنجیده ات فلج شده ام
تو قد کشیدی و من در مسیر باور تو
همیشه خشت کج هر بنای کج شده ام
سرم به واسطه ی عشق،بر سر دار است
تنم ،کنیز خود آزار و مست هلهله ها
پس از شکستن و پاشیدنم به من گفتی
عبور می کند از این خرابه قافله ها
خرابه ای شدم اما هنوز می پیچی
شبیه رایحه ی ناب شعر در دهنم
تو شعر می شوی و آن کسی که عمرش را
به پای قافیه های سیاه ریخت ،،منم
۴.۶k
۳۰ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.