از راه دورے آمدم، آغوش خود را باز ڪن
از راه دورے آمدم، آغوش خود را باز ڪن
چرخے بزن دور و بَرَم، قدرے برایم ناز ڪن
بنشین ڪنارم، خستهام! دستے بڪش بر گونهام
میلِ شدیدِ بوسه را، پنهان چرا؟ ابراز ڪن
دلسرد و بیانگیزهام، شورے به پا ڪن در دلم
سرمایِ تبریزِ مرا، شَرجیتر از اهواز ڪن
تن خسته از تڪرار شب، اے مرغ زیباے سَحَر
بر شاخهے خشڪیده ام، چَه چَه بزن، آواز ڪن!
یا خاک پایت میشوم، مستانه بر خاڪم برقص
یا آسمانت میشوم، در وسعتم پرواز ڪن
تسلیمِ هر حُڪمم، بیا! این ریش و قیچے دست تو
من تحت فرمانم فقط، آهنگ خوبے ساز ڪن
سجادهام این دفتر و، راز و نیازم این غزل
در شعر بیآرایه ام، تا میشود ایجاز ڪن
من حرفهایم را زدم، تصمیم آخر با خودت
یا نا امیدم ڪن برو یا قصهاے آغاز ڪن
چرخے بزن دور و بَرَم، قدرے برایم ناز ڪن
بنشین ڪنارم، خستهام! دستے بڪش بر گونهام
میلِ شدیدِ بوسه را، پنهان چرا؟ ابراز ڪن
دلسرد و بیانگیزهام، شورے به پا ڪن در دلم
سرمایِ تبریزِ مرا، شَرجیتر از اهواز ڪن
تن خسته از تڪرار شب، اے مرغ زیباے سَحَر
بر شاخهے خشڪیده ام، چَه چَه بزن، آواز ڪن!
یا خاک پایت میشوم، مستانه بر خاڪم برقص
یا آسمانت میشوم، در وسعتم پرواز ڪن
تسلیمِ هر حُڪمم، بیا! این ریش و قیچے دست تو
من تحت فرمانم فقط، آهنگ خوبے ساز ڪن
سجادهام این دفتر و، راز و نیازم این غزل
در شعر بیآرایه ام، تا میشود ایجاز ڪن
من حرفهایم را زدم، تصمیم آخر با خودت
یا نا امیدم ڪن برو یا قصهاے آغاز ڪن
۲.۰k
۱۱ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.