تک پارتی یونگی
تک پارتی یونگی
ویو یونگی
از خواب پاشدم حاضر شدم صبحونه هم خوردم رفتم سرکار
یونگی:عه توف به این زندگی که حتی روز تودلدت هم باید بری
سرکار
ویو ا.ت
صبح پاشدم دیدم شوگا نیست
ا.ت:اخ راستی امروز تولد عشقمه پس باید براش بترکونم
رفتم یه دوش گرفتم اومدم به اجوما هم گفتم که یه عالمه غذا درس کنه چون همه ی اعضا با همسر هاشون رو دعوت کرده بودم یونگی هم هیچی نمیدونست میخواستم سوپرایزش کنم
یونگی:اخخخخ مردم از خستگی
جلوی در بود درو که باز کرد ا.ت پرید بغلش و روی سرشون اکلیل ترکوندن
یونگی: ای شیطون بگو پس واسه چی محل نمیزاشتی
ا.ت:اوممممچچچ بله میخواستم عشقمو سورپرایز کنم
یونگی:سووورررپپپپررراااایییزززز دیگع اره
ا.ت:ارععع
پایان😇😇
ویو یونگی
از خواب پاشدم حاضر شدم صبحونه هم خوردم رفتم سرکار
یونگی:عه توف به این زندگی که حتی روز تودلدت هم باید بری
سرکار
ویو ا.ت
صبح پاشدم دیدم شوگا نیست
ا.ت:اخ راستی امروز تولد عشقمه پس باید براش بترکونم
رفتم یه دوش گرفتم اومدم به اجوما هم گفتم که یه عالمه غذا درس کنه چون همه ی اعضا با همسر هاشون رو دعوت کرده بودم یونگی هم هیچی نمیدونست میخواستم سوپرایزش کنم
یونگی:اخخخخ مردم از خستگی
جلوی در بود درو که باز کرد ا.ت پرید بغلش و روی سرشون اکلیل ترکوندن
یونگی: ای شیطون بگو پس واسه چی محل نمیزاشتی
ا.ت:اوممممچچچ بله میخواستم عشقمو سورپرایز کنم
یونگی:سووورررپپپپررراااایییزززز دیگع اره
ا.ت:ارععع
پایان😇😇
۸.۵k
۲۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.