وقتی وسط دعوا بهش میگی میخوام ازت طلاق بگییرم

نامجون =طاقت میده(کاملا راحت)
.
.
.
.
.
.
جین=هه از اولم میدونستم یه هرزه هستی و دنبال پسر بازی از خونه ی من گمشو(عربده)
.
.
.
.
.
یونگی=میزنه چند تا از وسایلای خونه رو میشکنه و بعدشم موهاتو میگیره و از خونه پرتت میکنه بیرون و هفته ی بعد میبینی احضاریه دادگاه اومده در خونت
.
.
.
.
.
.
.
جیهوپ =فردا تو دادگاه میبینمت
.
.
.
.
.
.
جیمین=هه چه غلطا تا قبل از اینکه تو اینو بگی من ازت غیابی جدا شده بودم اصلا نیازی به حرف تو نبود بیا اینم برگش
.
.
.
.
.
.
ته. ببخشیدا مثل اینکه من مچ عممو تو بار زیر یکی گرفتم پارک ات جلو پلاستو جم کن و از اینجا گمشو بیرون
.
.
.
.
.
.
جونگکوک=زود باش بریم دادگاه
ات=عشقم من عصبانی بودم یه چیزی گفتم حالا
جونگکوک=همین که گفتم(داد)

💕ببخشید سرسری نوشتم جرت شد 💕