نفر اول برای اولین بار بخونید
#نفر اول برای اولین بار بخونید
سلام مریم هستم 23 ساله داستان من از روزی شروع شد که ترم 2دانشگاه بودم از طریق هم اتاقیم با یه پسر به اسم حامد اشنا شدم از همون روز اول ازش خوشم اومد من دانشجوی مامایی بودم اون نفت اهواز اما ساکن همدان بود جای که من دانشجو بودم بهم پیشنهاد دوستی داد منم قبول کردم اوایل دوستیمون بد نبود هر دو مغرور بودیم همیشه از صب تا عصر بیدون بودیم و در طول 6ماه رابطه فقط هر روز بحث های علمیو متفرقه بود خودم میخواستم به طوری دیگه باشم اما هیچ وقت نتونستم با اینکه دوسش داشتم هر روزم شده بود گفتن این جمله من به درد تو نمیخورم و تک فکر کردی من خر میشمو از این حرفا همیشه احساسمو پنهان مبکردم با اینکه خیلی دوسش داشتم تا اینکه بعد دوسال دوستی گفت به درد هم نمیخوریم میدونم اشتباه کردم الان چن وقت که تنهای تنها شدم واقعا دیگه نمیدونم چی درست چی غلط امیدوارم منو راهنمای کنین.....
سلام مریم هستم 23 ساله داستان من از روزی شروع شد که ترم 2دانشگاه بودم از طریق هم اتاقیم با یه پسر به اسم حامد اشنا شدم از همون روز اول ازش خوشم اومد من دانشجوی مامایی بودم اون نفت اهواز اما ساکن همدان بود جای که من دانشجو بودم بهم پیشنهاد دوستی داد منم قبول کردم اوایل دوستیمون بد نبود هر دو مغرور بودیم همیشه از صب تا عصر بیدون بودیم و در طول 6ماه رابطه فقط هر روز بحث های علمیو متفرقه بود خودم میخواستم به طوری دیگه باشم اما هیچ وقت نتونستم با اینکه دوسش داشتم هر روزم شده بود گفتن این جمله من به درد تو نمیخورم و تک فکر کردی من خر میشمو از این حرفا همیشه احساسمو پنهان مبکردم با اینکه خیلی دوسش داشتم تا اینکه بعد دوسال دوستی گفت به درد هم نمیخوریم میدونم اشتباه کردم الان چن وقت که تنهای تنها شدم واقعا دیگه نمیدونم چی درست چی غلط امیدوارم منو راهنمای کنین.....
۴.۹k
۲۷ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.