تقدیم به آبجیای گلم تو ویسگون

تقدیم به آبجیای گلم تو ویسگون

من هر روز و هر لحظه نگرانت می‌شوم که چه می‌کنی ؟
پنجره‌ی اتاقم را باز می‌کنم و فریاد می‌زنم:
تنهایی‌ات برای من …
غصه‌هایت برای من …
همه بغض‌ها و اشک‌هایت برای من …
بخند برایم بخند …
آنقدر بلند
تا من هم بشنوم صدای خنده‌هایت را …
صدای همیشه خوب بودنت را
دیدگاه ها (۴)

برای من نقشه نکش …! من جهات جغرافیایی را نمی‌شناسم و هنوز در...

تو می روی برای رفتن تو راه می شوم ! تو پلک می زنی و من بر...

میخواهم برایت تنهایی را معنی کنم! در ساحل کنار دریا ایستاده...

در عشق باید درد دوری کشید غم یار خورد ترس رقیب داشت و...

چندپارتی

☆ عشق روانی من (۶) ☆☆ از زبان هیروکو ☆اون شب تا صبح نخوابیدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط