سناریو

#سناریو


وقتی یه گربه میبینی تو خیابون و میگیریش و بغلش می‌کنی و بوسش میکنی


نامجون:آم بیب توی چندتا کتاب خوندم که گربه ها چون موهای بدنشون یه حالیته..... و تا فردا صبح برات حرف میزنه که به عن خوردن میوفتی

جین :ایششش من هندسامو ول کرده چسبیده به اون زشت

شوگا :من خودم یه گربمممم

جیهوپ :خودشم داره با گربه بازی می‌کنه

جیمین :بیب منم بغل میخام

تهیونگ :بیبببب بغلی که مال منه رو به کسی ندههه

جونگکوک :دیگه برات شیر کاکائو نمیخرم
دیدگاه ها (۶)

#عمارت #part۲۰سوجین کنار پاهای ا.ت نشست و چونه ا.ت رو بالا گ...

#عمارت #part۲۱بعد از چند تا بوق برداشت._الو؟*تـ...تهیو...نگن...

#سناریووقتی باهاش قهری چجوری باهات اشتی میکنه نامجون : صبح ز...

#سناریووقتی خسته هستن و اذیتشون میکنی نامجون : عصبی میشه میر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط