گاهی باید جسارت آزادشدن راداشت

گاهی باید جسارت آزادشدن راداشت...
گاهی باید بگذاری دلت ازهمه چیزها
وهمه کسانی که وابستگی
به بودنشان رنجت میدهد آزاد شود...
هراس ازدست دادن هاست،
که آدم ها رامیرساند...
به مرز تن دادن به چیزهای که باورشان نداری...
به مرز پذیرفتن کارهایی که دوستشان نداری...
به مرز نابود شدن...
دیده نشدن...
تنهاشدن...
اما وقتی تمام قفس های دلت را بگشای
آنچه که سهم تو از زندگی وعشق می باشد
می ماند...
و هرچه رفتنی است میرود ....
دیدگاه ها (۱)

یک روزهایی هست، که آدم نمیتواند تنهایی از پس اش بر بیایداز ه...

هزار و یک اسم داری و من از آن همه اسم" لطیف" را دوست تر دارم...

زندگی هر انسان، مجموعه وقایعی که بر او گذشته نیست.زندگی هر ا...

"ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ" ﺗﻠﻔﻨﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﻧﮓ ﻣﯽﺯﻧﺪ ﻣُﺪﺍﻡﺻﺪﺍﯼ ﻏﺮﯾﺒﻪﺍﯼﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺮﺍﻍِ ﺩ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط