ویو جنا

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?
𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱
𝗣𝗮𝗿𝘁:۷۵

" ویو جنا"
..
جنا: کجا میبریم!؟؟..
کوک: بیرو از خونه..
الیا دویید سمتمون

الیا: منم میام..

تهیونگ محکم بغلش کرد.
ته: نخیر تو پیش دایی خوشگلت می مونی.

و برایه جونگکوک چشمک زد.

الیا: نه نمیخوام...میخوام برممم..

جونگکوک دنبال خودش از خونه خارج کرد و سوار ماشینش کرد.
وقتی خودشم وارد ماشین شد پرسیدم.

جنا: چی شده!؟
کوک: چی باید بشه!؟..
جنا: ساعت داره ۲ میشه نصف شبی کجا میریم!؟
کوک: هتل..
حنا: چیی؟چرا!؟
کوک: نگو که نمیخوای کادو بدی..
جنا: چه کادویی!؟.
کوک: خودت و..

ماشین و روشن کرد.و راه افتاد.

جنا: جونگکوک نه.
کوک: اره..دیگه تفریح کردنت بسه نوبت منه.
جنا: یه کادوعه خوشگل میخرم برات.
کوک: نه...به نظرت چی قشنگ تر از دیدن لباس خواب تو تن توعه!؟

نمیدونم واقعنی می گفت یا از مستی بود.
ولی بد جور روم تاثییر گزاشته بود.

خیلی سریع تر از چییزی که فکر کنم رسیدیم.

جنا: پام درد میکنه..
کوک: مشکلی نیست تا تو اتاق بغلت میکنم

خواست از ماشین پیاده شه که با حرفش خودم سریع تر خارج شدم
جنا: من خوبم
______
دیشب نوشتن ولی نت نداشتم
بای بای
دیدگاه ها (۱۲۳)

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۷۶" ویو جنا"جنا: من خوبمکوک: ع...

بچه ها شب بخیر ببخشید که کم بود

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۷۴" ویو جنا"واقعا بخواطر لباس ...

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۷۳" ویو جنا"اهنگ پخش شد و هر ک...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۶۶"ویو جنا".ولی پتو رو بالا...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۶۵"ویو جنا"با گشنگی چشمام و...

پشیمونی..پارت. ۲۱ویو همچنان نویسنده..جنا: خب..بپرسجیمین: اول...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط