تراوش سیاه نگاهش
تراوش سیاه نگاهش
با زمزمهی سبز علف ها آمیخت.
و ناگاه
از آتش لب هایش
جرقهی لبخندی پرید!
در ته چشمانش ، تپهی شب
فرو ریخت .
و من،
در شکوه تماشا،
فراموشی صدا بودم...
#سهراب_سپهری
با زمزمهی سبز علف ها آمیخت.
و ناگاه
از آتش لب هایش
جرقهی لبخندی پرید!
در ته چشمانش ، تپهی شب
فرو ریخت .
و من،
در شکوه تماشا،
فراموشی صدا بودم...
#سهراب_سپهری
- ۸.۹k
- ۲۴ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط