اخر شبا که نبودی
اخر شبا که نبودی
به هوای #سیگار میرفتم تو پارک روی نیمکت
مینشستم..
یه شب یه اقای خوشتیپ پیشم نشست و گفت برا منم روشن کن، سیگارو روشن کردم و گرفتم سمتش ،
بدون اینکه تشکر کنه گرفت، خیره شده بود ب خونه ی روبرومون
گفت اونجارو میبینی، یه زن از کنار پنجره نگاهمون میکرد
گفت عاشق هم بودیم، گفتم خب:
بلند شد همینطور که میرفت
گفت پارسال همین شب تصادف کردیم
مُردیم...
#ملیچک
به هوای #سیگار میرفتم تو پارک روی نیمکت
مینشستم..
یه شب یه اقای خوشتیپ پیشم نشست و گفت برا منم روشن کن، سیگارو روشن کردم و گرفتم سمتش ،
بدون اینکه تشکر کنه گرفت، خیره شده بود ب خونه ی روبرومون
گفت اونجارو میبینی، یه زن از کنار پنجره نگاهمون میکرد
گفت عاشق هم بودیم، گفتم خب:
بلند شد همینطور که میرفت
گفت پارسال همین شب تصادف کردیم
مُردیم...
#ملیچک
۱.۹k
۰۳ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.