با چه زندگی کسالت باری خو گرفته ایم به چرخیدنهای بی سر

با چه زندگی کسالت باری خو گرفته ایم، به چرخیدنهای بی سر و ته، به دور دورای تکراری و #سیگار و #موزیک تو ماشین، به ترافیک و سر و صداهای آزاردهنده، به چای کنار دکه و قهوه های آبزیپوی تو #کافه، به کل انداختن تو شاخ بودن خاص بودن. به شماره دادن و شماره گرفتنهای دل بهم زن تو خیابون، به دلخوشیهای چیپ و سطح پایین، به خوشگذرونیهایی که خوشی نیست و ادای خوش بودن را درآوردنه، به چهره ها و حرفای دروغینمون...
و چقدر ما عقب مانده و درمانده ایم.
تا چه اندازه از سطح یک زندگی استاندارد فاصله داریم‌ و چقدر پر مدعا و الکی خوشیم و چقدر بیخیال و ابله و چقدر ظلم پذیر و کودن.
#ملیچک
دیدگاه ها (۱)

رفتم #تراپیست گفت شما بی شخصیتی، گفتم من که هنوز چیزی نگفتم،...

میخام یِ نامه بِ خدا بنویسم: از عملکرد بدش نسبت ب خلقت این د...

اخر شبا که نبودی به هوای #سیگار میرفتم تو پارک روی نیمکت مین...

#پریود زرد جوجه ای یه بار یکی از مراجعینم یه دختر سوئدی بود....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط