part
part 226
ری شناسنامه رو به طرفش دراز کرد جسیکا هم ریکشنی کمتر از اون نداشت لیلی خم شدو یه نگاه بهش انداختو باشک به صورت سوزومه نگاه مرد
هارو: چی تو اون شناسنامست که هرکی میبینه شک زده میشه
کایا: اتفاقی افتاده
سوزومه: خب راستش منو جنیور امروز عقد کردیم و بخوطر این که به شما هم خبر بدیم این دورهمی رو گذاشتیم
هارو: هی سوزی از این شوخیا نکن شک برای زنو بچم خوب نیست
ری شناسنامه روداد دست هارو
جسیکا: چطور شد بهم برگشتید
لیلی: اصلا کی حافظتو بت دست اوردی
سوزومه: راستش اون روز که رفته بودیم ثبت نام داشتم پروندمو میدیدم که یه چیز عجیب بود از دوران دبیرستان تا دو ترم پیش من متهل ثبت شده بودم و یادته ازت خواستم شناسنامه مو بدی
لیلی: اوم
سوزومه: شناسناممو نگاه کردم بخش همسر مهر طلاق بود از اون روز به بعد خیلی فکرم مشغول بود و گاهی بخشی از خاطراتم با جنیور رو به یاد میوردم ولی صورت جنیور رو نمیدیدم و زمانی که این اتفاق میفتاد سردرد شدیدی میگرفتم بعد چند روز دقیقا روزی که تو رفتی صبحش یه فکری به سرو زد این که برگه طلاق نامرو نگاه کنم بعد از این بهش نگاه کردم اسم جنیور بود این خیلی عجیب بود داشتم بر میگشتم سمت تختم که سر درد خیییلی شدیدی گرفتم که از درد رو زمین ولو شدمو یه دفعه کل خواطراتم برشت ولی کلی سوال تو زهنم بود اونم رفتارای شما چرا تظاهر کردید هیج رابطه ای با جنیور ندارم و رفتار ری با جنیور
لیلی: جنیور ازمون خواسته بود این کارو کنیم تا دوباره شروع کنه
جسیکا: اوم.... خب بعدش
سوزومه: بعد ناهار تو رفتی و جنیور دو ساعت بعد اومد منم تظاهر کردم که همچی مثل قبل تا سرو توی قضیه رو در بیارم شب ترسیده بودم به جنیور گفتم تو اتاقم بخوبه باکلی نق زدنو جرو بحث نتیجه این شد که رو تخت با فاصله بخوابیم تو خواب بزداری بودم که جنیور از پشت بغلم فک کرده بود من خوابمو همه قضیه و حرفای دلشو گفت و....
سوزومه بقیشو نگفتو سکوت کرد
لیلی: بعد چی
جنیور: خانوم بنظرت این ی یکمی فضولی نیست
لیلی دهنش وا مونده بود
لیلی: از اونجایی که قبلا قراردادی ازدواج کردینو هچیزی بینتون نبود یعنز دیشبـ.....
ری شناسنامه رو به طرفش دراز کرد جسیکا هم ریکشنی کمتر از اون نداشت لیلی خم شدو یه نگاه بهش انداختو باشک به صورت سوزومه نگاه مرد
هارو: چی تو اون شناسنامست که هرکی میبینه شک زده میشه
کایا: اتفاقی افتاده
سوزومه: خب راستش منو جنیور امروز عقد کردیم و بخوطر این که به شما هم خبر بدیم این دورهمی رو گذاشتیم
هارو: هی سوزی از این شوخیا نکن شک برای زنو بچم خوب نیست
ری شناسنامه روداد دست هارو
جسیکا: چطور شد بهم برگشتید
لیلی: اصلا کی حافظتو بت دست اوردی
سوزومه: راستش اون روز که رفته بودیم ثبت نام داشتم پروندمو میدیدم که یه چیز عجیب بود از دوران دبیرستان تا دو ترم پیش من متهل ثبت شده بودم و یادته ازت خواستم شناسنامه مو بدی
لیلی: اوم
سوزومه: شناسناممو نگاه کردم بخش همسر مهر طلاق بود از اون روز به بعد خیلی فکرم مشغول بود و گاهی بخشی از خاطراتم با جنیور رو به یاد میوردم ولی صورت جنیور رو نمیدیدم و زمانی که این اتفاق میفتاد سردرد شدیدی میگرفتم بعد چند روز دقیقا روزی که تو رفتی صبحش یه فکری به سرو زد این که برگه طلاق نامرو نگاه کنم بعد از این بهش نگاه کردم اسم جنیور بود این خیلی عجیب بود داشتم بر میگشتم سمت تختم که سر درد خیییلی شدیدی گرفتم که از درد رو زمین ولو شدمو یه دفعه کل خواطراتم برشت ولی کلی سوال تو زهنم بود اونم رفتارای شما چرا تظاهر کردید هیج رابطه ای با جنیور ندارم و رفتار ری با جنیور
لیلی: جنیور ازمون خواسته بود این کارو کنیم تا دوباره شروع کنه
جسیکا: اوم.... خب بعدش
سوزومه: بعد ناهار تو رفتی و جنیور دو ساعت بعد اومد منم تظاهر کردم که همچی مثل قبل تا سرو توی قضیه رو در بیارم شب ترسیده بودم به جنیور گفتم تو اتاقم بخوبه باکلی نق زدنو جرو بحث نتیجه این شد که رو تخت با فاصله بخوابیم تو خواب بزداری بودم که جنیور از پشت بغلم فک کرده بود من خوابمو همه قضیه و حرفای دلشو گفت و....
سوزومه بقیشو نگفتو سکوت کرد
لیلی: بعد چی
جنیور: خانوم بنظرت این ی یکمی فضولی نیست
لیلی دهنش وا مونده بود
لیلی: از اونجایی که قبلا قراردادی ازدواج کردینو هچیزی بینتون نبود یعنز دیشبـ.....
- ۴.۲k
- ۲۷ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط