part
part 225
سوزومه: فک کنم اومدن..... میرم درو باز کنم
جنیور دستشو روی پای سوزومه گذاشتو مانع رفتنش شد
جنیور: خودم درو باز میکنم امروز به حد حسابی کار کردی
سوزومه: اوکی
جنیور درو باز کردو باهاشون احوال پرسی کردو اونارو به داخل دعوت کرد با اومدنشون سوزومه از جاش بلد شدو دستای کیارو گرفتو نشوندش
سوزومه: حال کوچولو چطوره
کیا: حالش خوبه دلشم برای خاله تنگ شده
سوزومه: از فردا به بعد هروز بهت سر میزنم کوچولو
کیا: نیاز نیست سوزی هنوز کاملا خوب نشدی
سوزومه: من خیلی خوبم شما دارین بزرگش میکنین
ری: اینارو ولش...... قضیه این دورهمی یهویی چیه
لیلی: راستش برای منم سوال
سوزومه: خب راستش اره قضیه خاصی داره
ری: اتفاقی افتاده چرا استرس گرفتی
سوزومه: الن
الن از اشپزخونه اومد بیرونو کنار سوزومه وایستاد سوزومه بهش علامت داد که خم بشه
سوزومه: میشه شناسنامه منو بیاری(اروم درگوشش)
الن: چشم خانوم
الن رفت بالا
جسیکا: چرا حس میکنم قرار یه شک 250 ولتی بهم وارد شه
سوزومه: یکم نوشیدنی بخور......... راستی کایا بچتون هفت ماهه شده نمیرید تعین جنسیت بچتون یا میخوای سوپرایزمون کنین
کایا: ماتصمیم گرفتم برای تعیین جنسیت نریم و وقتی به دنیا اومد سوپرایز شیم
سوزومه: پس چطور میخوایین لباس و اتاقشو بخریدو درست کنید
هارو: اتاقشو بعد از به دنیا اومدنش اماده میکنیم و از هردو جنسیت هم لباس چندتا خریدیم
سوزومه: خییلی عالیه
سوزومه با شوق به طرف جنیور برگشت
سوزومه: عالیه نه جنیور نظرت چیه ماهم این کارو بکنیم
جنیور با اشاره و لبخند خییلی مصنوعی فهموند که ریده سوزومه برگشت طرف بچه ها با تعجب بهشون نگاه میکردن ری خواست چیزی بکه که با صدای الن متوقف شد
الن: بفرمایین خانوم
سوزومه: شما دیگه میتونین برگردین خونتون
الن: چشم
الن رفتو سوزومه از جاش بلند شدو رفت سمت ری و شناسنامشو سمتش دراز کرد ری با تردید شناسنامه رو از دستش گرفت
ری: این برای چیه
سوزومه: شناسناممه دیگه
ری: عقل کل چرا شناسنامتو داری میدی دست من
سوزومه: بازش کن میفهمی
ری شناسنامه رو باز کرد سوزومه در همین هین رفت سر جاش نشست
سوزومه: چندتا ورق بزن
ری داشت ورق میزد که یدفه وایستا صفحه رو خوب باز کردو با شک فراوان داشت بهش نگاه میکرد
جسیکا: ری چیشده
سوزومه: فک کنم اومدن..... میرم درو باز کنم
جنیور دستشو روی پای سوزومه گذاشتو مانع رفتنش شد
جنیور: خودم درو باز میکنم امروز به حد حسابی کار کردی
سوزومه: اوکی
جنیور درو باز کردو باهاشون احوال پرسی کردو اونارو به داخل دعوت کرد با اومدنشون سوزومه از جاش بلد شدو دستای کیارو گرفتو نشوندش
سوزومه: حال کوچولو چطوره
کیا: حالش خوبه دلشم برای خاله تنگ شده
سوزومه: از فردا به بعد هروز بهت سر میزنم کوچولو
کیا: نیاز نیست سوزی هنوز کاملا خوب نشدی
سوزومه: من خیلی خوبم شما دارین بزرگش میکنین
ری: اینارو ولش...... قضیه این دورهمی یهویی چیه
لیلی: راستش برای منم سوال
سوزومه: خب راستش اره قضیه خاصی داره
ری: اتفاقی افتاده چرا استرس گرفتی
سوزومه: الن
الن از اشپزخونه اومد بیرونو کنار سوزومه وایستاد سوزومه بهش علامت داد که خم بشه
سوزومه: میشه شناسنامه منو بیاری(اروم درگوشش)
الن: چشم خانوم
الن رفت بالا
جسیکا: چرا حس میکنم قرار یه شک 250 ولتی بهم وارد شه
سوزومه: یکم نوشیدنی بخور......... راستی کایا بچتون هفت ماهه شده نمیرید تعین جنسیت بچتون یا میخوای سوپرایزمون کنین
کایا: ماتصمیم گرفتم برای تعیین جنسیت نریم و وقتی به دنیا اومد سوپرایز شیم
سوزومه: پس چطور میخوایین لباس و اتاقشو بخریدو درست کنید
هارو: اتاقشو بعد از به دنیا اومدنش اماده میکنیم و از هردو جنسیت هم لباس چندتا خریدیم
سوزومه: خییلی عالیه
سوزومه با شوق به طرف جنیور برگشت
سوزومه: عالیه نه جنیور نظرت چیه ماهم این کارو بکنیم
جنیور با اشاره و لبخند خییلی مصنوعی فهموند که ریده سوزومه برگشت طرف بچه ها با تعجب بهشون نگاه میکردن ری خواست چیزی بکه که با صدای الن متوقف شد
الن: بفرمایین خانوم
سوزومه: شما دیگه میتونین برگردین خونتون
الن: چشم
الن رفتو سوزومه از جاش بلند شدو رفت سمت ری و شناسنامشو سمتش دراز کرد ری با تردید شناسنامه رو از دستش گرفت
ری: این برای چیه
سوزومه: شناسناممه دیگه
ری: عقل کل چرا شناسنامتو داری میدی دست من
سوزومه: بازش کن میفهمی
ری شناسنامه رو باز کرد سوزومه در همین هین رفت سر جاش نشست
سوزومه: چندتا ورق بزن
ری داشت ورق میزد که یدفه وایستا صفحه رو خوب باز کردو با شک فراوان داشت بهش نگاه میکرد
جسیکا: ری چیشده
- ۴.۲k
- ۲۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط