پرنسس من🤍🥂
#پرنسس_من🤍🥂
#part_52
+ چندبار که بخوره تو صورتت یاد میگیری!
...
+ اینارو بگیر ببند به دستت!
یه چیز نواری سفید رنگ دستش بود... ازش گرفتم.
- این چیه؟
+ باند بوکس.
- آها!
فکر کنم از قیافم فهمید چیزی ازاینا سر در نمیارم.
+ ببند به دستت.
- باشه.
خودش شروع کرد به بستن دستاش.
یکی نیست بهش بگه آخه منی که نمیدونم این چیه و حتی اسمشم تا حالا نشنیدم چجوری بلدم اینو ببندم؟
از اونجایی که بلد نبودم همینجوری دور دستم میپیچوندم که بلاخره فهمید بلد نیستم... پوزخندی زد
+ بیا بهت یاد بدم.
یکی از دستامو گرفت
+ خوب دقت کن ببین چیکار میکنم چون دیگه واست نمیبندم.
- باشه.
ولی نمیتونستم به دستم نگاه کنم... رفتارش خیلی عوض شده بود و منم محو صورتش شده بودم... زیادی جذاب بود!
#part_52
+ چندبار که بخوره تو صورتت یاد میگیری!
...
+ اینارو بگیر ببند به دستت!
یه چیز نواری سفید رنگ دستش بود... ازش گرفتم.
- این چیه؟
+ باند بوکس.
- آها!
فکر کنم از قیافم فهمید چیزی ازاینا سر در نمیارم.
+ ببند به دستت.
- باشه.
خودش شروع کرد به بستن دستاش.
یکی نیست بهش بگه آخه منی که نمیدونم این چیه و حتی اسمشم تا حالا نشنیدم چجوری بلدم اینو ببندم؟
از اونجایی که بلد نبودم همینجوری دور دستم میپیچوندم که بلاخره فهمید بلد نیستم... پوزخندی زد
+ بیا بهت یاد بدم.
یکی از دستامو گرفت
+ خوب دقت کن ببین چیکار میکنم چون دیگه واست نمیبندم.
- باشه.
ولی نمیتونستم به دستم نگاه کنم... رفتارش خیلی عوض شده بود و منم محو صورتش شده بودم... زیادی جذاب بود!
۷۷۵
۲۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.