من که شاعر نیستم تا عاشق شعرم شوی
من که شاعر نیستم تا عاشق شعرم شوی
من فقط یک عاشقم بگذار تا شعرم شوی
بامن از ماندن بگو رفتن تباهم می کند
خوب میدانی غمت خانه خرابم می کند
من به لبخند دو چشمان تو عادت کرده ام
ترک عادت هم که میدانی چه کارم میکند؟!
قدر یک دم دستهایت را ز دستانم مگیر
فکر یک دم بی تو ، بر مردن مجابم می کنی
من فقط یک عاشقم بگذار تا شعرم شوی
بامن از ماندن بگو رفتن تباهم می کند
خوب میدانی غمت خانه خرابم می کند
من به لبخند دو چشمان تو عادت کرده ام
ترک عادت هم که میدانی چه کارم میکند؟!
قدر یک دم دستهایت را ز دستانم مگیر
فکر یک دم بی تو ، بر مردن مجابم می کنی
۱.۴k
۲۱ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.