پارت 6
پارت 6
اما اینام اومدنو چادورو باز کردنو صندلی هارو باد کردنو نشستن چن دیقه بعد مایکی در گوش دراکن یه چی گفتو بعد دراکن به تاکا چان گفت و تاکا چان گفت:
جرعت حقیقت؟
همه بجز من موافق بودن
من: اکه هی... ولی یه شرت
تاکا: چی
من: راجب به کراشم و اینا نباید چیزی بگین
تاکا: ببینیم چی میشه
من: اععععععع
*همه میخندن*
مایکی چرخوند افتاد به منو چیفویو
من: مایکی دستت بشکنه
مایکی : هه
من: زهر مار
چیفویو: جرعت یا حقیقت
من: جرعت
چیفویو: امممم یکی رو تو جمع ببوس
من: چیییی
چیفویو: همین که شنیدی
با خودم حساب کردم... اگه برم طرف دراکن .... اما کلمو میکنه
اگه برم طرف تاکه..... هینا جرم میده
اگه برم طرف هاکای یا تاکا یوزو ناراحت میشه
پس.... یا.... مایکی. اسمایلی. انگری. چیفویو. باجی...
ویو نویسنده:
رین رفت طرف باجی؛ باجی که سرخ شده بودو رین که لبو بود به هم دسیدنو چن دیقه لباشون رو هم بود...
ویو رین:
داشتم حسابی لذت میبردم که فهمیدن بقیه دارن نگامون میکنن.....
اما اینام اومدنو چادورو باز کردنو صندلی هارو باد کردنو نشستن چن دیقه بعد مایکی در گوش دراکن یه چی گفتو بعد دراکن به تاکا چان گفت و تاکا چان گفت:
جرعت حقیقت؟
همه بجز من موافق بودن
من: اکه هی... ولی یه شرت
تاکا: چی
من: راجب به کراشم و اینا نباید چیزی بگین
تاکا: ببینیم چی میشه
من: اععععععع
*همه میخندن*
مایکی چرخوند افتاد به منو چیفویو
من: مایکی دستت بشکنه
مایکی : هه
من: زهر مار
چیفویو: جرعت یا حقیقت
من: جرعت
چیفویو: امممم یکی رو تو جمع ببوس
من: چیییی
چیفویو: همین که شنیدی
با خودم حساب کردم... اگه برم طرف دراکن .... اما کلمو میکنه
اگه برم طرف تاکه..... هینا جرم میده
اگه برم طرف هاکای یا تاکا یوزو ناراحت میشه
پس.... یا.... مایکی. اسمایلی. انگری. چیفویو. باجی...
ویو نویسنده:
رین رفت طرف باجی؛ باجی که سرخ شده بودو رین که لبو بود به هم دسیدنو چن دیقه لباشون رو هم بود...
ویو رین:
داشتم حسابی لذت میبردم که فهمیدن بقیه دارن نگامون میکنن.....
۲۲۷
۱۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.