چشمها

#چشمها
حرف دل را میزنند
به وقت رفتن
نگاه اخرش
پر بود از
یادم ترا فراموش


#امیرعلی_قربانی

https://t.me/chekamehaibaran
دیدگاه ها (۱)

#شهامتی میخواهمانقدر بزرگ که بدون ترس واضطراببایستم رو در رو...

#داشتن اترویایی بود کهنه مختص من بود و نهبه اختیار مناما ارز...

#به وسعت یک خزانبرگ ریزانم قدم بزن مرا #امیرعلی_قربانیhttps:...

#شاعری نمیداننداب شدن یخها راچه به افتاب.داغی زمین از نگاه ...

دل تنگ که میشوم ، دل تنگ نگاهت که میشوم ، دل تنگ صدایت که م...

بهار و خاکستر

My sweet trouble 48✨رفتم سمت سایون و آبمیوه برداشتیم، شروع ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط