نامه ی شماره ی 1. 🎭
نامه ی شماره ی 1. 🎭
هم سلولی سلام
خوبی؟!
خواستم به تو بگویم :
بس است بخدا چشم از آسمان بردار
باور کن ، باید دل از آسمان برداری!
آخر وحی از آسمان می رسد.
کمی به من و حرف هایم اعتماد کن ،
من خیلی قبل تر از تو در این سلول گرفتار شدم.
به زودی بر میگردم ، منتظرم باش.
راستی تا یادم نرفته غذای این زندان به لذیذی غذای بیرون نیست ،
ولی با چاشنی کمی رویا قابل هضم خواهد شد.
✨
دلتنگم شدی به دیوار بکوب
من این سوی دیوار منتظرت خواهم بود.
#هم_سلولی
📚☕
هم سلولی سلام
خوبی؟!
خواستم به تو بگویم :
بس است بخدا چشم از آسمان بردار
باور کن ، باید دل از آسمان برداری!
آخر وحی از آسمان می رسد.
کمی به من و حرف هایم اعتماد کن ،
من خیلی قبل تر از تو در این سلول گرفتار شدم.
به زودی بر میگردم ، منتظرم باش.
راستی تا یادم نرفته غذای این زندان به لذیذی غذای بیرون نیست ،
ولی با چاشنی کمی رویا قابل هضم خواهد شد.
✨
دلتنگم شدی به دیوار بکوب
من این سوی دیوار منتظرت خواهم بود.
#هم_سلولی
📚☕
۷.۶k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.