وقتی به فرزندی قبولت میکنه ....🐹🌈🐾
وقتی به فرزندی قبولت میکنه ....🐹🌈🐾
ℙ𝕒𝕣𝕥 : 𝟐
خانم جانگ: عاااا...آقای کیم شما مطمئنین؟
جین: آیا من نظر خواستم ؟😒
خانم جانگ : نه ...ببخشید ...خیلی خب باشه شما در دفتر من باشین تا من میلی جان رو آماده کنم 😃
جین: خیلی خب
خانم جانگ میلی رو آماده کرد میلی داشت از خوشحالی غش میکرد بلاخره آماده شد ...
جین: خیلی خب دختر قشنگم بریم ؟
میلی : بریم
جین لبخندی بر روی لباش نشست کلی کار داشت تا به این بچه یاد بده دوست داشت بابا صداش کنه ...
جین و میلی رسیده خونه و رفتن داخل خونه یعنی عمارت 😅
میلی : من باید کجا برم عم... ( جین دستشو رو دهن میلی گذاشت و گفت )
جین: اولن اتاق شما سمت چپه در صورتیه و دومن هم برو دست صورتتو بشور بیا برای درس
میلی : درس ؟
جین : اره درس همون آموزش ایناس
نیلی:باشه
قوقتی به فرزندی قبولت میکنه ....🐹🌈🐾
ℙ𝕒𝕣𝕥 : 𝟐
خانم جانگ: عاااا...آقای کیم شما مطمئنین؟
جین: آیا من نظر خواستم ؟😒
خانم جانگ : نه ...ببخشید ...خیلی خب باشه شما در دفتر من باشین تا من میلی جان رو آماده کنم 😃
جین: خیلی خب
خانم جانگ میلی رو آماده کرد میلی داشت از خوشحالی غش میکرد بلاخره آماده شد ...
جین: خیلی خب دختر قشنگم بریم ؟
میلی : بریم
جین لبخندی بر روی لباش نشست کلی کار داشت تا به این بچه یاد بده دوست داشت بابا صداش کنه ...
جین و میلی رسیده خونه و رفتن داخل خونه یعنی عمارت 😅
میلی : من باید کجا برم عم... ( جین دستشو رو دهن میلی گذاشت و گفت )
جین: اولن اتاق شما سمت چپه در صورتیه و دومن هم برو دست صورتتو بشور بیا برای درس
میلی : درس ؟
جین : اره درس همون آموزش ایناس
نیلی:باشه .
جین:خوبه اومدی
میلی:😀
جین :گشنت نیست .؟
میلی : اوهوم
جین به خدمت کارا گفت ماکارانی درست کنن تا میلی بخوره غذا رو آوردن میلی با اشتها میخورد
جین: گرسنت بودا
میلی : اوهوم
میلی غذا شو خودر و جین گفت
جین: میلی ...بیا بریم اتاقت
میلی: باشه
جین: بشین
میلی : باشه ...اخیش
جین: اوهوم ( نشست)
میلی : خب ..
جین : خب از این به بعد میری مدرسه خب ؟
میلی: هورااااا واسم لوازم تحلیل هم میخری؟
جین : باشه ...
میلی: هولاااااااا
جین: خوب و اینکه از این به بعد منو بابا صدام میکنی ....😳😳😲😲
که یهو .....
شرط برای پارت بعد :
۲۰لایک
۱۰ تا کامنت
ℙ𝕒𝕣𝕥 : 𝟐
خانم جانگ: عاااا...آقای کیم شما مطمئنین؟
جین: آیا من نظر خواستم ؟😒
خانم جانگ : نه ...ببخشید ...خیلی خب باشه شما در دفتر من باشین تا من میلی جان رو آماده کنم 😃
جین: خیلی خب
خانم جانگ میلی رو آماده کرد میلی داشت از خوشحالی غش میکرد بلاخره آماده شد ...
جین: خیلی خب دختر قشنگم بریم ؟
میلی : بریم
جین لبخندی بر روی لباش نشست کلی کار داشت تا به این بچه یاد بده دوست داشت بابا صداش کنه ...
جین و میلی رسیده خونه و رفتن داخل خونه یعنی عمارت 😅
میلی : من باید کجا برم عم... ( جین دستشو رو دهن میلی گذاشت و گفت )
جین: اولن اتاق شما سمت چپه در صورتیه و دومن هم برو دست صورتتو بشور بیا برای درس
میلی : درس ؟
جین : اره درس همون آموزش ایناس
نیلی:باشه
قوقتی به فرزندی قبولت میکنه ....🐹🌈🐾
ℙ𝕒𝕣𝕥 : 𝟐
خانم جانگ: عاااا...آقای کیم شما مطمئنین؟
جین: آیا من نظر خواستم ؟😒
خانم جانگ : نه ...ببخشید ...خیلی خب باشه شما در دفتر من باشین تا من میلی جان رو آماده کنم 😃
جین: خیلی خب
خانم جانگ میلی رو آماده کرد میلی داشت از خوشحالی غش میکرد بلاخره آماده شد ...
جین: خیلی خب دختر قشنگم بریم ؟
میلی : بریم
جین لبخندی بر روی لباش نشست کلی کار داشت تا به این بچه یاد بده دوست داشت بابا صداش کنه ...
جین و میلی رسیده خونه و رفتن داخل خونه یعنی عمارت 😅
میلی : من باید کجا برم عم... ( جین دستشو رو دهن میلی گذاشت و گفت )
جین: اولن اتاق شما سمت چپه در صورتیه و دومن هم برو دست صورتتو بشور بیا برای درس
میلی : درس ؟
جین : اره درس همون آموزش ایناس
نیلی:باشه .
جین:خوبه اومدی
میلی:😀
جین :گشنت نیست .؟
میلی : اوهوم
جین به خدمت کارا گفت ماکارانی درست کنن تا میلی بخوره غذا رو آوردن میلی با اشتها میخورد
جین: گرسنت بودا
میلی : اوهوم
میلی غذا شو خودر و جین گفت
جین: میلی ...بیا بریم اتاقت
میلی: باشه
جین: بشین
میلی : باشه ...اخیش
جین: اوهوم ( نشست)
میلی : خب ..
جین : خب از این به بعد میری مدرسه خب ؟
میلی: هورااااا واسم لوازم تحلیل هم میخری؟
جین : باشه ...
میلی: هولاااااااا
جین: خوب و اینکه از این به بعد منو بابا صدام میکنی ....😳😳😲😲
که یهو .....
شرط برای پارت بعد :
۲۰لایک
۱۰ تا کامنت
۱۳.۱k
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.