پارت۴

ویو بابای آنا
من باید مال و اموال جئون رو بکشم بالا
آها فهمیدم با کیم تهیونگ صميمي شده
پس پول میدم بهش تا جئون رو رها کنه
مکالمه بین بابای آنا و ته
ب/ا:کیم تهیونگ؟
ته:بله شما
ب/ا:بابای آنا هستم بابات کار آنا عذرخواهی کنم
به آدرسی که می‌فرستم بیا
ته: نیاز نیست
ب/ا:نه بیاین
ته:باشه
ویو ته
رفتم به آدرسی که فرستادم
ته : سلام آقای لی
ب/ا:سلام پسرم بیا اینجا بشین
ته:باشه
ب/ا : راستیتش بهانه ای بود که باهات دیدن کنم ازت میخوام باهام همکاری کنی و اموال جئون جونگ کوک رو بکشی بالا
ته: ببخشید من نمیتونم همچین کاری رو کنم
ب/ا: من این کار رو به خاطر خودت میگم
ته: ببخشید ولی من هر کاری رو بخواین انجام میدم اما این کاررو انجام نمیدم
از ویو راوی بدبخت بگم
پسرک قبول نکرد چون کوک رو ببش از اندازه دوس داشت
و نمیخواد به دوستش پشت کنه و کوک هم ته رو دنبال می‌کرد و کوک فهمید چه دوست خوبی داره
ویو کوک
پس خاندان لی میخواست اموال ما رو بالا بکشه
خوشحالم دوستی مث ته دارم ممکن بود اگه قبول کنه پولی درس حسابی بهش برسه اما قبول نکرد







حمایت؟؟؟؟؟؟؟