میدونی!
میدونی!
الان که فکرش رو میکنم خیلی هم بد نشد که رفتی!
الان دیگه اختیار تام دارم!
کسی نیست که بگه کجا میری!
کجا بودی!
چرا شال پوشیدی!
چرا موهات بیرونه!
چرا رژت قرمزه!
چرا مانتوت کوتاهه!
چرا با همکلاسیت حرف زدی!
چرا میری مهمونی!
مهمونی که قاطی نیس!
قبل مهمونی عکس بده لباست رو تایید کنم!
عکس از خودت جایی نمیذاری!
خطتتو عوض کن فقط من داشته باشم و خانواده!
و...و...و...
برای خودم تفریح میکنم.
در کافه تنها مینشینم و از هات چاکلت و کیک شکلاتی لذت میبرم!
در اتوبوس با خیال راحت سرم را به صندلی تکیه میدهم و به فردا فکر میکنم!
در خیابان قدم میزنم...به جای دستان تو،آهنگ گوش میدهم!
فقط گاهی نبودت را احساس میکنم!
شب هایی که خوابم می آید و خوابم نمیبرد؛آن لحظه است که یاد نام تو،چهره ی تو،و تن صدای تو امان را از من میگیرد..فقط آن لحظه است که دوست دارم کنارم باشی.
#صدف_سنجابی
الان که فکرش رو میکنم خیلی هم بد نشد که رفتی!
الان دیگه اختیار تام دارم!
کسی نیست که بگه کجا میری!
کجا بودی!
چرا شال پوشیدی!
چرا موهات بیرونه!
چرا رژت قرمزه!
چرا مانتوت کوتاهه!
چرا با همکلاسیت حرف زدی!
چرا میری مهمونی!
مهمونی که قاطی نیس!
قبل مهمونی عکس بده لباست رو تایید کنم!
عکس از خودت جایی نمیذاری!
خطتتو عوض کن فقط من داشته باشم و خانواده!
و...و...و...
برای خودم تفریح میکنم.
در کافه تنها مینشینم و از هات چاکلت و کیک شکلاتی لذت میبرم!
در اتوبوس با خیال راحت سرم را به صندلی تکیه میدهم و به فردا فکر میکنم!
در خیابان قدم میزنم...به جای دستان تو،آهنگ گوش میدهم!
فقط گاهی نبودت را احساس میکنم!
شب هایی که خوابم می آید و خوابم نمیبرد؛آن لحظه است که یاد نام تو،چهره ی تو،و تن صدای تو امان را از من میگیرد..فقط آن لحظه است که دوست دارم کنارم باشی.
#صدف_سنجابی
۲.۱k
۰۳ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.